متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته نبض قلم | آتوسا رازانی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Atousa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 146
  • بازدیدها 5,594
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #71
***
برای خوب شدن حالت دو تا چیز لازمه اولی فکر کردن، دومی اراده!
فکر کردن به این‌که چه چیزی حالت رو خوب میکنه و اراده برای اینکه اون فکرا رو عملی کنی... .
اراده‌ی عملی کردن فکرات رو به کسی دیگه‌ای بدی برای خوب شدن حالت همیشه وابسته‌ی بودن کسی هستی؛
پس برای خوب شدن حالت،
اراده‌ی عملی شدن فکرات رو فقط به خودت بسپار!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #72
عشق تو بهاری شد بر سلول‌های خسته‌ی دلم،
خنده‌هایت نسیم دلنوازی شد بر زمستان دلم،
شکوفه‌های عشقت شکوفا شد بر رگ‌های قلبم،
گرمای نگاهت آفتابی شد بر برف‌های دلم،
عشق تو بهاری شد بر زمستان وجودم؛
ای قشنگ‌ترین بهار من تا ابد شکوفا بمان در قلب بی‌تاب من...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #73
***
شاید اساسی‌ترین مشکل ما آدم‌‌ها اینه که توی هر لحظه،
روی یه مشکل زوم میشیم و زندگی رو از دست می‌دیم‌؛
چون معتقدیم زندگی کردن بدون مشکله!
همین که از حل این مشکل سر بلند بیرون میایم مشکل بعدی از راه میرسه... .
هیچ لحظه‌ای از زندگی فارغ از دغدغه نیست؛
مواظب باشیم انقد سرگرم دغدغه‌ها نشیم که زندگی کردن رو فراموش کنیم!
ان‌قدر منتظر رسیدن یک روز خوب برای زندگی نباشیم؛
یک روز خوب تو همین امروزه که باز هم لبخند خورشید رو دیدی و قلبت می‌تپه؛
این یعنی یک فرصت دوباره برای زندگی که شاید فردایی وجود نداشته باشه... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #74
***
نبودنت را غروب دلگیر ساحل به دل من چنگ می‌زند،
نبودنت را دود سیگار از نفس کشیدن بدون تو به شش های من گلایه می‌کند
نبودنت را گل پژمرده‌ی طاقچه روایت می‌کند... .
نبودنت را لب‌های خشک لبخند ندیده‌ام فریاد می زنند،
نبودنت را چشم‌های تر و کم سویم به تصویر می‌کشانند... .
نبودنت را جسمی ضعیف از دوری‌ات زار می‌زند،
نبودنت را همه با ضجه‌هایشان به صورت من سیلی می‌زنند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #75
***
جان من برایت می‌‌نویسم از نفس‌هایی که هر دمشان به باز دم تو وابسته است!
از چشم‌هایی که پنجره‌ی نگاهشان تنها به روی لبخند تو گشوده است،
از دلی که فقط نگرانی‌های تو می‌تواند آتیش آشوب را در آن شعله‌ور کند،
مبادا غمی هوس قدم زدن در گلویت کند که قلبم برای غمت به مرز جنون می‌رسد.
جان من از عشقی برایت مینویسم که تنها با وجود تو در وجود من احساس می شود... .
جان صدایت می‌کنم تا بدانی جان در بدن من یعنی تو؛
جان من می‌خوانمت تا بدانی هستی من یعنی تو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #76
***
دارم فکر می‌کنم به اون قطره‌ی اشکی که از گوشه‌ی چشم یه ابر تیره رها شد!
رها شد برای آزاد شدن بغض ابر،
برای تخلیه شدن غصه‌ی ابر...!
قطره‌ی اشک برای رهایی غم ابر با از خود‌گذشتگی سقوط رو پذیرفت.
له شدن زیر پای عابری یا معلق موندن روی شاخه‌ی خشکیده درختی و هر سرنوشت دیگه‌ای رو برای ندیدن غصه‌ی ابر، قطره‌ی اشک با جون و دل خرید!
اما همین که رها شد، اسمش رو گذاشتن قطره‌ی بارون!
سقوط غم بارش رو اسمش رو گذاشتن رقص قطره‌ی بارون!
برای گرفتن قطره‌ی بارون دست‌ها با شادی بلند شد... .
قطره‌ی اشک لغزید بین انگشت‌هایی که به اشتباه برای او بلند شده بودند!
قطره‌ی اشک بارید روی شیشه‌ی سرد پنجره‌ای، برای غمی که هیچکس اون رو ندید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #77
***
و در نهایت هرکدام از ما سهم خاطراتی می‌شوم که بعد از ما گاه با تلنگری زنده می‌شوند!
و دیدن خنده‌هایمان تنها در چهره عکس‌ها میسر می‌شود... .
نامی از ما به عنوان افتخار برده شود یا افسوس را فقط خدا می‌داند،
یادی از ما سبب کش آمدن لب‌ها شود یا خیس شدن چشم‌ها را، رفتار ما بهتر نشان می‌دهد!
همه‌ی ما دیر یا زود متعلق به خاطراتی می‌شویم که با به یاد آوردنمان یا قلبی رنجیده می‌شود یا خشنود؛
مواظب رفتارهایمان باشیم که خاطرات بعد از ما سبب آرامش قلب‌ها شوند نه آشفتگی آن‌ها!
برای مهربانی منتظر رسیدن هیچ روز خاصی نباشیم؛
مهر بورزیم قبل از این که از ما فقط نامی به جا بماند... .
برای خنداندن کسی دنبال علت نگردیم؛
باعث شادی و نشاط شویم قبل از این که سهم خاطرات شویم!
قلبمان را از آلودگی‌های کینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #78
صبر؛
کلمه‌ای که نامش را از بچگی شنیده‌ایم و زندگی‌اش کرده‌ایم صبر کن سر ماه اسباب بازی که می‌خوای می‌خرم!
صبر کن نمره ریاضیت بیست بشه دوچرخت رو تعمیر می‌کنم!
صبر کن کنکور قبول بشی گوشیت رو عوض می‌کنم،
صبر کن... .
در واقع با این کلمه بزرگ شده‌ایم. در کودکی آن را در گوش‌هایمان زمزمه می‌کردند اما در بزرگسالی دیگر کسی آن را به ما یاد آوری نمی‌کند چون صبور بودن را خوب از بر شده‌ایم و خودمان یاد گرفته‌ایم کجا و چرا صبر کنیم!
یک جاهایی از زندگی تلاش می‌کنیم و برای رسیدن به نتیجه‌ی دل‌خواهمان صبر می‌کنیم و شاید این شیرین‌ترین صبری است که می‌کشیم،
مخصوصا وقتی که نتیجه‌ی دل‌خواهمان ثمره‌ی این صبر باشد!
اما صبر همیشه هم شیرین نیست. یک جاهایی تلخ است؛
صبر بر غم‌ها و مصیبت‌ها تلخ‌ترین صبری است که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #79
***
حس دوست داشتنت چون شیرینی شکر برای چای است،
حس دوست داشتنت،چون حلاوتی برای تمام تلخی‌های وجودی من است... .
فکر داشتنت،
پر و بال می‌دهد به روح منی که مشتاق پرواز در آسمان عشق تو است... .
این دوست داشتن توست که رد پای غصه را پاک می‌کند و برای رسیدن قدم‌های شادی در تلاش است!
خلاصه‌تر بگویمت جانا. این دوست داشتن توست که نور چشم و قوت قلب من است...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa

Atousa

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,160
پسندها
7,043
امتیازها
24,673
مدال‌ها
16
سن
27
  • نویسنده موضوع
  • #80
***
تیرماهی که باشی چون گرمایت که در اوج هست در هر چیزی به کم قانع نمی‌شوی و در نهایتش هستی!
اگر قرار است خوب باشی در قله‌ی خوبی می‌درخشی و خدانکند روزی بدی را انتخاب کنی که در بدترین شکل ممکن ظاهر می‌شوی.
دلت چون خورشیدت برای همه می‌سوزد اما فرق تو با خورشید این است که سوختن خورشید را همه می‌بینند اما سوختن دل تو را هیچ کس نمی‌بیند!
اصولا تیرماهی‌ها خوب یا بد دائم نیستند و هر زمان ممکن است تغییر رفتار بدهند!
تیرماهی که باشی آوازه‌‌ی معرفتت همه‌جا پیچیده است و در رفاقت حرف اول را می‌زنی.
گفتیم تیر ماهی در هر چیزی در اوج است حتی در لجبازی و یکدندگی. پس بهتر است هیچ بحثی با آنان را کش ندهید چون مرغشان یک پا دارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Atousa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا