زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #81 چه شوخی شوخی عاشق شدیم ولی چه جدی جدی به پای این عشق سوختیم. امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #82 پرواز ؛ بال نمیخواهد تو بیا.... من بال در می آورم. امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #83 بعضی شبها مریض اند مثل شیری که با شکارش بازی میکند نمیکشد.... ولی می کشد آدم را آخرین ویرایش 7/10/17 امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #84 غروب جمعه است واین جمله برای شعر شدن هیچ حرف اضافه ای نمیخواهد. امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #85 ازپاییز و باران هم کاری ساخته نیست از اجاق شعر من دیگر آتشی برنمیخیزد امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #86 دو لباس بودیم روی بند در دو تراس روبه روی هم دست تکان میدادیم میرقصیدیم برای هم گاهی روی بند باد وزیدن گرفت تقلا کردیم برای گرفتن دست هم بند پاره شد ، باد اما برد مارا ، جایی دور از هم آخرین ویرایش 7/10/17 امضا : زینب میشی
دو لباس بودیم روی بند در دو تراس روبه روی هم دست تکان میدادیم میرقصیدیم برای هم گاهی روی بند باد وزیدن گرفت تقلا کردیم برای گرفتن دست هم بند پاره شد ، باد اما برد مارا ، جایی دور از هم
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #87 دقت کرده ای.... نمی توانیم فراموش کنیم فکر کردن به یکدیگر را...؟! آخرین ویرایش 7/10/17 امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #88 یادت شبیه لیوان آبی ست که هرشب از عمد بالای سرم نمیگذارم بیدار که میشوم از عطش نبودنت تا خود صبح بیدارم امضا : زینب میشی
یادت شبیه لیوان آبی ست که هرشب از عمد بالای سرم نمیگذارم بیدار که میشوم از عطش نبودنت تا خود صبح بیدارم
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #89 و خدا مادر را آفرید تا کمی از بار خلقت را بر شانه های او قرار دهد امضا : زینب میشی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,983 پسندها 17,116 امتیازها 42,373 مدالها 22 6/10/17 نویسنده موضوع #90 پنج شنبه آخر سال است فرض کن مرده ام به دیدنم بیا امضا : زینب میشی