کامل شده مجموعه اشعار معرهای رقصان من | دختر علی کاربر انجمن یک رمان

[دخترعلی]

يك عمر باورم دود شد
درخاكستر نگاه تو

 

[دخترعلی]

دل اگر فرياد زند ،اشك به تاراج رود
دل من مى خندد ،درد به حالش گريد

 

[دخترعلی]

همه ى هست من ان گل رخ زيبا روى بود
چون برفت از برمن،ازپى چه برخيزم؟

 

[دخترعلی]

درجفاى روزگار رقصى چو ققنوس بايدم
چون بگيرند جان من اندر ميان پنجه ها
مى گشايم تك پرى همچون نفير اژدها
دين ،من ايين من هردم پرد تا انتها

 

[دخترعلی]

اى بخودپيچيده از خشم نهان
چون به خشم ايى خجل مانى از ان

 

[دخترعلی]

نمى گويم مراهمراه شعرهاى نهانت كن
فقط اى جان ،اندك با دلم ،تومهربانى كن

 

[دخترعلی]

راه عشق را جسته ام
كى من رهايش كرده ام؟
مى پرم از روى عقل
دل را بهانه كرده ام

 

[دخترعلی]

ناز نگاه تو مرا مـ ـست مى كند
مـ ـستى مگر چيست جز ناز نگاه تو

 

[دخترعلی]

راه رفته پرشده از بغض تنهايى من
اشك هم قايق شده اندر نگاه ابى يم

 

[دخترعلی]

لبخند نمى ايد، چرا جانت پراز غم مى كنم؟
با دلبرى ديگر برو،من در ميانه مانده ام.