کامل شده مجموعه اشعار معرهای رقصان من | دختر علی کاربر انجمن یک رمان

[دخترعلی]

ترانه ى باد
مى خواند برو
زمان زيستن كم است
تا به خود ايى
طوفان امده است

 

[دخترعلی]

دل به اميد نسيم مبند اى يار حزين
دخترك با باد مى رقص *د به هر ياد دگر

 

[دخترعلی]

تو خود كابو*س خودى
برخيز
چشم بگشا،دنيا ستودنى است

 

[دخترعلی]

مرا هرگز مباشد شور اين عشق
ببايد شخم زد اين روح سركش
مبادا امرشود بر كندن عشق

 

[دخترعلی]

هر چه بر دل برود
بوی نیاز دارد
گرنباشد حاجتش
او راه به ناز دارد

 

[دخترعلی]

مرا گویند مریضی
اری اری
مریض روی تو هستم عزیزم

 

[دخترعلی]

ترسم به گوش باد برسد اواز عاشقیم
بیرحمانه تازد و برد عشق را ز دلم

 

[دخترعلی]

مباش همراه قهر وحيرت
سوار بر تندباد غيرت
بزن افسار بر دست و پاشان

 

[دخترعلی]

يكى را برگزين اندر دو عالم
تو را باشد به سوى حق راهبر
(فكر مى كنم يه شعری تقریبا این گونه شنیدم،قصد سرقت ادبى ندارم)

 

[دخترعلی]

دلت میل خواب دارد
بهانه ایی به یاد دارد
از ان بگریز