کامل شده مجموعه اشعار معرهای رقصان من | دختر علی کاربر انجمن یک رمان

[دخترعلی]

تو را لب برکه دیدم
لیلی یادم امد
حیف مجنون نیستم

 

[دخترعلی]

تا تو را ديدم غم زبرم رفت
خنده بزد احساس
زين صدا،غم زدلم رفت

 

[دخترعلی]

تو بيايى زمان جوان مى شود
حسرت به كنجى مى خزد
شكوفه باز مى شود

 

[دخترعلی]

ماه من و ستاره ام
زمين و اسمان من
به زير پايت ،اى فدات
روح و روان و جان من
(براى امام على)

 

[دخترعلی]

يكى دوروزى به اشنايى گذشت
چند روز دگربه مهربانى گذشت
حالا كه خيال رفتن از كوى دارى
تمام عمربینی که در غم گذشت

 

[دخترعلی]

دلت از ان غم مباد
روحت از ان ياس مباد
اى غنچه ى گلهاى من
چشمت از ان مكر مباد

 

[دخترعلی]

"ارزو برجوانان عيب نيست"
ديدن روى سيه رو زشت است

 

[دخترعلی]

تازيانه مى زند زلف يار ،چشمم را
وقتى به باد مى دهد زلف را به ناز،ان يار

 

[دخترعلی]

باز قلندر ميل سفر كرده
كشكول را كجا رها كرده

 

[دخترعلی]

برای تولد یکی از دوستان سرودم
12شهریور96

ديباچه ى تقدير چه رقم زد باتو ؟
هرنفس از چه برامد از تو؟
تو خودت معجزه ى رحمانى
ازچه ايمان نزايد با تو ؟