متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشتهِ دیجور|ALN کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ༆ALN
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 44
  • بازدیدها 2,017
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #31
بیا و اوازی سَر ده
و این کالبد
را به ارامیدنِ روح خود دعوت بنما!​
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #32
در جوارِ ابلیس بودن
نیز بد نیست، بیا و کمی تو نیز امتحان بنما
و جرعه‌ای از وجدانِ خاموش
را در وجودت سَر ده!
***
جوار"مجاورت، همسایگی"​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #33
و از خاکسترِ پخش شُده قلبِ من
هر شب ققنوسی
به سیاهی چشمانت زاده شُد!​
 
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #34
و من می‌نگرم
به رقصِ سایه‌ها
همان هایی که می‌شود در بینشان
اندکی نور را حس
کرد!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #35
و در تیرگیِ چشمانت
می‌بینیم، لذتِ همخوابگی با تاریکی را
و می‌بویم، بویِ افیونِ از تاریکی به دست آمده را!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #36
در تزاحمِ کوچه پس کوچهِ این ذهن
باکره‌هایی
را می‌بینم که می درند پرده‌هایِ شرم را
و عریان شُده در کوچه‌ا به سبکِ ازاد می‌رقصند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #37
و خون جهید بیرون
از شراره‌هایِ این قلب سیه زده
و خاموش شُدند
نورِ در چشمانِ دیجور گون!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #38
ستاره‌ها به قصد چشمک می‌زنند
و روحِ مرده تو را
به حیاتِ تارِ این زندگانی فرا می‌خوانند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #39
و من در زیرِ تازیانهِ بی‌کرانِ درد
تشنج کرده
و تو را به یاری خود فرا می‌خوانم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : ༆ALN

༆ALN

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
1,286
پسندها
6,206
امتیازها
24,673
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #40
تو توده حجیمی از لذت بودی
که در من فوران کردی
و مرا دچارِ تزلزل نمودی!
***
تزلزل"سست شدن، اضطراب"​
 
امضا : ༆ALN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا