مشاعره مشاعره با اشعار شاعران

  • نویسنده موضوع narcissus
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 7,051
  • بازدیدها 101,681
  • برچسب‌ها
    مشاعره
  • کاربران تگ شده هیچ

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,450
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,391
یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه‌ی عشاق بود
در چشم خرده‌بینان هر نقطه صد کتاب است
آن خال را به صد وجه، تفسیر می‌توان کرد
 

crazy.angel

کاربر فعال سرگرمی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
5/11/20
ارسالی‌ها
647
پسندها
7,411
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
18
سطح
12
 
  • #5,392
در چشم خرده‌بینان هر نقطه صد کتاب است
آن خال را به صد وجه، تفسیر می‌توان کرد
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
 
امضا : crazy.angel

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,450
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,393

crazy.angel

کاربر فعال سرگرمی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
5/11/20
ارسالی‌ها
647
پسندها
7,411
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
18
سطح
12
 
  • #5,394
امضا : crazy.angel

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,450
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,395
من باشم و وی باشد و می باشد و نی
کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
یک حرف شِکوه از ل*ب خشنود برنخاست
صدبار سوختیم و ز ما دود برنخاست
 

crazy.angel

کاربر فعال سرگرمی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
5/11/20
ارسالی‌ها
647
پسندها
7,411
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
18
سطح
12
 
  • #5,396
امضا : crazy.angel

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,450
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,397
تو به سخن تکیه کنی، من بکار
ما هنر اندوخته ایم و تو عار
روزت بستودم و نمی‌دانستم
شب با تو غنودم و نمی‌دانستم
ظنّ برده بُدم به خود که من من بودم
من جمله تو بودم و نمی‌دانستم
 

crazy.angel

کاربر فعال سرگرمی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
5/11/20
ارسالی‌ها
647
پسندها
7,411
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
18
سطح
12
 
  • #5,398
روزت بستودم و نمی‌دانستم
شب با تو غنودم و نمی‌دانستم
ظنّ برده بُدم به خود که من من بودم
من جمله تو بودم و نمی‌دانستم
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد‌ها رسید و ما هنوز آواره ایم
 
امضا : crazy.angel

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,450
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • #5,399
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد‌ها رسید و ما هنوز آواره ایم
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم
پیدا نمی‌شدی تو؛ شاید که مرده بودم
 

crazy.angel

کاربر فعال سرگرمی
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
5/11/20
ارسالی‌ها
647
پسندها
7,411
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
18
سطح
12
 
  • #5,400
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم
پیدا نمی‌شدی تو؛ شاید که مرده بودم

ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست
آیینه به دست و روی خود می‌آراست
 
امضا : crazy.angel

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا