alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,151 •°Sorian°• گفت ای دختر مهتاب که از روی تو روشن شد محفل ما روی فراخاکی تو چند؟ کلیک کنید تا باز شود... درجلوه مهتاب، ره عشق خریدیم زیبا صنمی جز تو به این خاک ندیدیم
•°Sorian°• گفت ای دختر مهتاب که از روی تو روشن شد محفل ما روی فراخاکی تو چند؟ کلیک کنید تا باز شود... درجلوه مهتاب، ره عشق خریدیم زیبا صنمی جز تو به این خاک ندیدیم
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,152 •°Sorian°• گفت نیست سیه چشم تو سهم من بی نوا بهر که گویم که این ظلم بود و بس جفا کلیک کنید تا باز شود... ابر که باران کند گونه شود سیل تو گونه ی صحرا ببین کرده شبی میل تو
•°Sorian°• گفت نیست سیه چشم تو سهم من بی نوا بهر که گویم که این ظلم بود و بس جفا کلیک کنید تا باز شود... ابر که باران کند گونه شود سیل تو گونه ی صحرا ببین کرده شبی میل تو
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,153 •°Sorian°• گفت ای دختر مهتاب که از روی تو روشن شد محفل ما روی فراخاکی تو چند؟ کلیک کنید تا باز شود... درجلوه ی مهتاب رخ ماه تودیدم آذر شدم ،دست به درگاه تودیدم
•°Sorian°• گفت ای دختر مهتاب که از روی تو روشن شد محفل ما روی فراخاکی تو چند؟ کلیک کنید تا باز شود... درجلوه ی مهتاب رخ ماه تودیدم آذر شدم ،دست به درگاه تودیدم
Surin ویراستار انجمن سطح 20 ارسالیها 834 پسندها 14,656 امتیازها 31,973 مدالها 20 23/11/19 #2,154 میشود از فرط زیبایی او پلک را بر پلک نهاد، جان داد و مرد امضا : Surin
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,981 پسندها 17,097 امتیازها 42,373 مدالها 22 23/11/19 نویسنده موضوع #2,155 دیده ام در راه او شد منتظر کاش می آمد بشد پیدا در نظر امضا : زینب میشی
Surin ویراستار انجمن سطح 20 ارسالیها 834 پسندها 14,656 امتیازها 31,973 مدالها 20 23/11/19 #2,156 راه دگری گر بلدی بازبگو تا مهر تو از دل برود بازبگو امضا : Surin
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,157 •°Sorian°• گفت میشود از فرط زیبایی او پلک را بر پلک نهاد، جان داد و مرد کلیک کنید تا باز شود... درسرشت فطری هرآدمی لحظه می گردد درنگ اندکی پس به خود باشیم دنیایی دگر چون که دنیا ،رنگ سنگ اندکی
•°Sorian°• گفت میشود از فرط زیبایی او پلک را بر پلک نهاد، جان داد و مرد کلیک کنید تا باز شود... درسرشت فطری هرآدمی لحظه می گردد درنگ اندکی پس به خود باشیم دنیایی دگر چون که دنیا ،رنگ سنگ اندکی
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,158 •°Sorian°• گفت میشود از فرط زیبایی او پلک را بر پلک نهاد، جان داد و مرد کلیک کنید تا باز شود... مثنوی زندگی جان دادن است شیشه وسنگ زمین افتادن است
•°Sorian°• گفت میشود از فرط زیبایی او پلک را بر پلک نهاد، جان داد و مرد کلیک کنید تا باز شود... مثنوی زندگی جان دادن است شیشه وسنگ زمین افتادن است
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,159 •°Sorian°• گفت راه دگری گر بلدی بازبگو تا مهر تو از دل برود بازبگو کلیک کنید تا باز شود... وانگهی آرام نگیرد دلم واله وشیدای همین منزلم تا که بسازم به گل وخارها عشق شوم در همه هنجارها سینه پردرد خودم سمت جان گل رخ زیباشده سرگرم آن
•°Sorian°• گفت راه دگری گر بلدی بازبگو تا مهر تو از دل برود بازبگو کلیک کنید تا باز شود... وانگهی آرام نگیرد دلم واله وشیدای همین منزلم تا که بسازم به گل وخارها عشق شوم در همه هنجارها سینه پردرد خودم سمت جان گل رخ زیباشده سرگرم آن
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 23/11/19 #2,160 زینب میشی گفت دیده ام در راه او شد منتظر کاش می آمد بشد پیدا در نظر کلیک کنید تا باز شود... راه معنی انتظاری در دل اشک شب است چتر برسر نه عزیزم گونه هایم درتب است
زینب میشی گفت دیده ام در راه او شد منتظر کاش می آمد بشد پیدا در نظر کلیک کنید تا باز شود... راه معنی انتظاری در دل اشک شب است چتر برسر نه عزیزم گونه هایم درتب است