alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 26/11/19 #2,191 •°Sorian°• گفت تار موی تو ز هر گل بهتر است ای که دنیا من آن موهای توست کلیک کنید تا باز شود... تا به زمان گشته ایم شرح بیان کرده ایم گوش جهان کر شده اشک زبان کرده ایم
•°Sorian°• گفت تار موی تو ز هر گل بهتر است ای که دنیا من آن موهای توست کلیک کنید تا باز شود... تا به زمان گشته ایم شرح بیان کرده ایم گوش جهان کر شده اشک زبان کرده ایم
Surin ویراستار انجمن سطح 20 ارسالیها 834 پسندها 14,656 امتیازها 31,973 مدالها 20 26/11/19 #2,192 ما ز تو مملو تو ز ما عاری از هر عشقی چون پوچی و خالی ؟ امضا : Surin
alinasserikhanik شاعر انجمن سطح 2 ارسالیها 275 پسندها 618 امتیازها 4,113 مدالها 1 27/11/19 #2,193 •°Sorian°• گفت ما ز تو مملو تو ز ما عاری از هر عشقی چون پوچی و خالی ؟ کلیک کنید تا باز شود... یاد دل افروزها مشت وگل وپوچها ماهمه آواره ایم از پس آن کوچها آخرین ویرایش 27/11/19
•°Sorian°• گفت ما ز تو مملو تو ز ما عاری از هر عشقی چون پوچی و خالی ؟ کلیک کنید تا باز شود... یاد دل افروزها مشت وگل وپوچها ماهمه آواره ایم از پس آن کوچها
بانو :) رفیق جدید انجمن سطح 7 ارسالیها 91 پسندها 617 امتیازها 3,803 مدالها 6 28/11/19 #2,194 آن زمانی که بود میان من و تو عهدی ناجوانمردانه تو گذاشتی و رفتی!
hadi مدیر بازنشسته سطح 42 ارسالیها 3,522 پسندها 17,750 امتیازها 71,673 مدالها 101 28/11/19 #2,195 بانو :) گفت آن زمانی که بود میان من و تو عهدی ناجوانمردانه تو گذاشتی و رفتی! کلیک کنید تا باز شود... یاد دارم که شبی تا به سحر چشم به راه نه نشستم و نه خفتم که تو از راه آیی امضا : hadi
بانو :) گفت آن زمانی که بود میان من و تو عهدی ناجوانمردانه تو گذاشتی و رفتی! کلیک کنید تا باز شود... یاد دارم که شبی تا به سحر چشم به راه نه نشستم و نه خفتم که تو از راه آیی
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,981 پسندها 17,097 امتیازها 42,373 مدالها 22 28/11/19 نویسنده موضوع #2,196 ^^ hadi ^^ گفت یاد دارم که شبی تا به سحر چشم به راه نه نشستم و نه خفتم که تو از راه آیی کلیک کنید تا باز شود... یا که در حسرت دیدار نگاهت شب و روز از درون سوختم و لب نگشودم یک روز امضا : زینب میشی
^^ hadi ^^ گفت یاد دارم که شبی تا به سحر چشم به راه نه نشستم و نه خفتم که تو از راه آیی کلیک کنید تا باز شود... یا که در حسرت دیدار نگاهت شب و روز از درون سوختم و لب نگشودم یک روز
Surin ویراستار انجمن سطح 20 ارسالیها 834 پسندها 14,656 امتیازها 31,973 مدالها 20 28/11/19 #2,197 زان زمان زندگی و زاد و زمین یادم رفت من تورا دیدم و تو باز ندیدی من را امضا : Surin
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,981 پسندها 17,097 امتیازها 42,373 مدالها 22 28/11/19 نویسنده موضوع #2,198 از میان درد و ترس و واهمه درد عشق را من کشیدم این همه! امضا : زینب میشی
Surin ویراستار انجمن سطح 20 ارسالیها 834 پسندها 14,656 امتیازها 31,973 مدالها 20 28/11/19 #2,199 هرکه گوید عاشقی کذب است را نذر کردم دلبری رامش کند امضا : Surin
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,981 پسندها 17,097 امتیازها 42,373 مدالها 22 29/11/19 نویسنده موضوع #2,200 در سکوت مطلقم دل پر ز فریاد تو بود این چه تقدیر بود وجودم لبریز تو بود امضا : زینب میشی