نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

  • نویسنده موضوع زینب میشی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 3,021
  • بازدیدها 99,935
  • کاربران تگ شده هیچ

._.Negar

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
235
پسندها
3,054
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #2,611
من منتظرت هستم و دانم که تو یک روز،
این خواب پریشان مرا، خاتمه بخشی ...
 

°•°HASTI°•°

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
51
پسندها
847
امتیازها
4,848
  • #2,612
من منتظرت هستم و دانم که تو یک روز،
این خواب پریشان مرا، خاتمه بخشی ...
یاور این روح خسته‌ی من باش...
دلاوری نترس، در جنگ با تنهایی های من باش
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,981
پسندها
17,106
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #2,613
یاور این روح خسته‌ی من باش...
دلاوری نترس، در جنگ با تنهایی های من باش

شاهد حال پریشان من امشب تویی
کاش بودی کنارم که آرام تویی
 
امضا : زینب میشی

EUROS

کاربر خبره
سطح
35
 
ارسالی‌ها
3,508
پسندها
32,090
امتیازها
71,673
مدال‌ها
33
  • #2,614
يارم تو كجايي كه دلم سخت
پريشان نگاهت شده امشب
 
امضا : EUROS

Àli Řeza

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
209
امتیازها
1,015
مدال‌ها
2
  • #2,615
برای خویش سَهمی را زِ چشمانش جدا کردم
نگیرم از کسی خُرده،که خود،خود مبتلا کردم.
 

._.Negar

رو به پیشرفت
سطح
12
 
ارسالی‌ها
235
پسندها
3,054
امتیازها
16,633
مدال‌ها
10
  • #2,616
می خندم و از شّر جهان بیم ندارم
تشویش ز این جنون بد خیم، ندارم
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,981
پسندها
17,106
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #2,617
ما را نه سخن با تو که با خلق جهان است

کمتر بنشین کم بخور و گوی که آداب همان است
 
امضا : زینب میشی

Àli Řeza

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
209
امتیازها
1,015
مدال‌ها
2
  • #2,618
تَنت پابند و روحت دورِ تو سردرگم‌ست و راهِ رفتن نیست
تو را در دورِ دوّارِ تسلسل،تابعِ پرگار میسازند.
 

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,981
پسندها
17,106
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #2,619
در و دیوار خانه هم به من ایراد میگیرند

که تنهایی تو دلسردی گو مرا از دور می دیدند
 
امضا : زینب میشی

Àli Řeza

نو ورود
سطح
2
 
ارسالی‌ها
13
پسندها
209
امتیازها
1,015
مدال‌ها
2
  • #2,620
دل و دین یک شَبه بردی،به که دل را تو سپردی
شَرری بر دل و آتش،به چمن‌زارِ که بردی؟
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا