- تاریخ ثبتنام
- 21/8/19
- ارسالیها
- 131
- پسندها
- 694
- امتیازها
- 6,613
- مدالها
- 6
دوستت دارم و تو انکارمیکنی مرایا من آخر از دست این مردم میروم
یا آنها آخر از رفتار خود از دست میروند
خودت به این دوری سخت،اجبار میکنی مرا
دوستت دارم و تو انکارمیکنی مرایا من آخر از دست این مردم میروم
یا آنها آخر از رفتار خود از دست میروند
آن خدایی که مرا دائم گرفتار تو کرددوستت دارم و تو انکارمیکنی مرا
خودت به این دوری سخت،اجبار میکنی مرا
هر لحظه گذر از لب آشوب زمانهمیخورد باران به شیشه
از گذشته تا همیشه
روی دشت و در بیابان
پر ز عطرش هر خیابان
در فضایی عاشقانه
میسراید شاعرانه
@خالق خلاق
اهل این ویرانه ام، حکمی زدند درحبس مندوستت دارم و تو انکارمیکنی مرا
خودت به این دوری سخت،اجبار میکنی مرا
در کارگه عشق شدم ،خانه خرابتآن خدایی که مرا دائم گرفتار تو کرد
خوب میداند که دل عادت به رفتار تو کرد
هرکسی را غیر تو بیگانه میخوانَد ولی
دائما دل را پروپاقرص طرفدار تو کرد...
آتش چشم تو امشب مرهم جانم شدهدوستان مهمانی باران منم
قصه ای در درد بی پایان منم
اشک باران ودعای جوشن است
دردعادرچشم یاران گلشن است
یاد تان با شد همه بیمارها
چشم در راه وهمه بیکارها
یادتان باشد که امشب سوزها
خانه ویران می کند در دوزها
یادتان باشد که مولا غش نداشت
این همه کذب ولب پرفش نداشت
یادقاسم ها وهمت ها چراغ راه ماست
رنگ مردی چشمه ای درماه ماست
آه محراب وسکوت اوج ها
آمدنداز آسمانها فوج ها
هان حکایت های درویشان ریشآتش چشم تو امشب مرهم جانم شده
این وصال خوش بماند، وقت هجرانم شده
شرب مدامم تویی، عشق و جهانم توییهان حکایت های درویشان ریش
گفته بودن، گفته های نیش بیش