مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[Michel]

میتوان قصد هلاک دل خود کرد و گذشت
یا که خود را به فدای قدمت کرد و رسید

 

[mahshad.cham]

دو و سه سالی است که از دوری تو میخوانم
هرشب عید به حال دل خود گریانم

 

[Michel]

مژده ای دختر مهتاب که امسال بهار
غم دل شوید از ایام فراق و غم یار

 

[Melissa]

رویای تو هر شب ،می آید به سراغم
ای کاش تا ابد لانه کند خواب ز چشمانم

 

[Michel]

مشق شب را هر روز خط زند با خودکار
عمر من در دفتر انقضا شد هر بار

 

[mahshad.cham]

راه دنیا به شما پیشکش ای اهل جهان
جمعه ها طی شد و این جمعه و ... مولایم نیست

 

[Michel]

تا به کی روز شماری که وصالش برسد
تو اگر عاشق یاری به دیارش برسی

 

[mahshad.cham]

یک روز به بالین شود خواب ببینم
خوابیده به بالین و شبم شرب مدام است ؟

 

[Michel]

تا لعل لبت میکده و شرب مدام است
مستی چه و معشوقه که و خمر کدام است

 

[mahshad.cham]

تو برفتی و دلم داغ شقایق دارد
بعد تو داغ عجیبی دل عاشق دارد