مشاعره مشاعره با اشعار خودمان

[nil]

یک نشان از دل شیدای تو دارم بر جان
پایبندی به آن عهد قدیم و پیمان

نرگس و یاس همه در بر عطر تن تو
سر به زیرند و نگویند به کَس ،گل هستیم

 

[Michel]

ماه و خورشید به هنگام ورود قدمت
خجل روی تو گشتند و کسوف ابدیست

 

[mahshad.cham]

تو همانی که به صد فاصله درگیر تو ام
بعد یک عمر به صد خاطره درگیر تو ام

 

[زینب میشی]

تشکر دوستان از همگی که با انرژی ادامه میدید
واقعا خوشحالم از همراهیتون
قربونتون

تو همانی که به صد فاصله درگیر تو ام
بعد یک عمر به صد خاطره درگیر تو ام

میرود جانم آرام به کما

یا به عشق و یا به آوایی بی صدا

 

[fade]

آرام بر پیکر از هم پاشیده باورهایم مینشینم
نه التیامی نه انتقامی راهی ندارد شکستم

 

[Michel]

منشین آرام و شوری را به پا کن در جهان
روح خود آماده کن تا هست نوری در نهان

 

[fade]

نه توانی مانده نه حوصله ایی در تنم
مینشینم گوشه ایی تنها وساکت با خودم
دیگران را نیست ارزش و درکی برای دلم
من به تنهایی خوشم درون زندان خودم

 

[Melissa]

مینویسم از جفا از تنهایی و بی وفا
ناگه مکث میکنم،و قلم را رها
که این سه برایم مانده اند یار با وفا

 

[زینب میشی]

آش را پختم و روغنی به رویش ریختم

شاید این بار به جایی برسد امیدم :D:D

 

[Melissa]

مگذار مرا بی خبر از احوال آشت
گر خوشمزه شود تعارفی کن به این یارانت :p
این امیدی که گویی دربش کجاست
هر جا بگشتم رسم به دیوار کج و خراب