seti__m نو ورود سطح 0 تاریخ ثبتنام 6/1/24 ارسالیها 18 پسندها 29 امتیازها 40 جمعه ساعت 19:13 #3,071 Zamanuddin Sediqi گفت شاید که دلتنگی دلتنگ ترم از تو بیتاب تر از موجم بی سنگ ترم از تو نالان تر از بادم باکِس چو البادم دلگیر تر ابر و بی رنگ ترم از تو کلیک کنید تا باز شود... وای بر کس که نداند قدر مادر را کز دعایش میگشاید حقّ، هر در را
Zamanuddin Sediqi گفت شاید که دلتنگی دلتنگ ترم از تو بیتاب تر از موجم بی سنگ ترم از تو نالان تر از بادم باکِس چو البادم دلگیر تر ابر و بی رنگ ترم از تو کلیک کنید تا باز شود... وای بر کس که نداند قدر مادر را کز دعایش میگشاید حقّ، هر در را
seti__m نو ورود سطح 0 تاریخ ثبتنام 6/1/24 ارسالیها 18 پسندها 29 امتیازها 40 جمعه ساعت 19:17 #3,072 Zamanuddin Sediqi گفت دیشب همه شب به یادت ای دوست بیدار بودم و هیچ نخفتم بر وصف جمالت تا سحرگاه یک عالم شعر عاشقانه گفتم کلیک کنید تا باز شود... منت بر سر گذار ای شاه کمی منزل بگیر در دل؛ که عاشق گشتهام یارا و از این عشق بیمارم
Zamanuddin Sediqi گفت دیشب همه شب به یادت ای دوست بیدار بودم و هیچ نخفتم بر وصف جمالت تا سحرگاه یک عالم شعر عاشقانه گفتم کلیک کنید تا باز شود... منت بر سر گذار ای شاه کمی منزل بگیر در دل؛ که عاشق گشتهام یارا و از این عشق بیمارم