فال شب یلدا

کامل شده مجموعه اشعار شکوه لحظه ها | زینب میشی کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #51
زندگی یعنی ...

زندگی یعنی تو را داشتن و بس
یعنی از تو گلی به یادگار داشتن و بس


زندگی باغی بزرگ است و تو بر شاخ درختش میوه
اندکی راه بیا با دلم و مگو که وقتش دیره


زندگی یعنی من و تو همیشه با هم
یعنی یک جاده و ما مسافر راه با هم


زندگی راه بلند است و همه رهگذریم
کاش از این راه به آسانی همه درگذریم !
 
آخرین ویرایش
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #52
گذر

گویند از تو باید گذشت
کاش توانم گذر کنم
چشم بسته مگو سخن
کز تو نتوانم حذر کنم

دوش شعری خواندم از روی علاقه چنین
از یاد بَرد آن که دل به دنیا دهد
کاش توانم به در کنم

به من از دنیای زبون مخوان بیت از علاقه مندی
که من از تمام جهان تو را سپرده دلم
کاش توانم خطر کنم

چرا خرده گرفتند حریفان تو را بر من؟
مگر نمی دانند از تو
نتوانم گذر کنم !
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #53
محکوم

من به عشقت محکوم
من به نامت معدوم


من به راهت شکسته بالم
و به یادت قفل شده احساسم


حالِ من بعدِ عشقت معلوم
شب و روزم به پایت معصوم


تو نرو تا پریشان نشود احوالم
تو بمان تا نمیرد احساسم
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #54
قافله

دیگر به دلم نیست ز عشق شادی و شوری
لبهای مرا خنده و بر چشم مرا نیست فروغی


این قافله ی عمر شتابان رود از دست من هیهات
کین مرکب غوغا زده را نیست شب امن و صبوری
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #55
مادران

مادران سرزمین من همه چون شیرند
صبح تا شب پا به پای مردشان درگیرند

یا چو یک دایه اند یا کارگر در مزرعه
یا چو خون دارند دل یا پر عاطفه

مادران سرزمینم مردِ مردند بی ادعا
هم صبور و شاکرند اهل ایمانند بجا

مادران سرزمین من چه پاک و صادقند
همچو یک معبد مقدس بی ریا و عاشقند
 
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #56
اعجاز

ماه در پیش قدم های تو جانا هیچ است
گل شب بو سرش خم تو را پاپیچ است


وقتی از خاطره ی خلوت من می گذری
همچو اعجاز به جانی و شفایِ منِ رهگذری !
 
آخرین ویرایش
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #57
دلِ دیوانه

به قدری نیستی نبودنت پنجه بر رخ میکشد مرا
این حال پریشان و دلِ تنگ دیوانه میدارد مرا


دمی باز آی بی تو گم کرده ای در راه دارم باز
گَرَم نیایی دل دیوانه آشفته میسازد مرا
 
آخرین ویرایش
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #58
وصله ی جان

کاش مرا با تو اقرب و نزدیکی بود
یا کزین خون تو را جانی بود


دل تو را مشغول و بر دست دعایم شب و روز
کاش از این حمد تو را سبز براتی می بود


محرم دل شده ای پاره به پاره تن من یاد تو
کاش ازین پاره تنم بر تنِ تو وصله ی جانی بود


می برم صبح و به هر شام دعایی به فلک
کاش تو را فضل و کرم رحم خدایی می بود


تا خدا بر تو کند لطف و فضیلت کرمی از ذاتش
کاش دعایم اثری و خدایت تو را منت سرشاری بود
 
آخرین ویرایش
امضا : زینب میشی

زینب میشی

مدیر بازنشسته
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,983
پسندها
17,116
امتیازها
42,373
مدال‌ها
22
  • نویسنده موضوع
  • #59
هر روز عاشق

تو را هر لحظه بی تابم تو را مجنون تر از دیروز
تو را هر لحظه می پویم، تو را مهرو تر از هر روز

تو را هر لحظه و هر ثانیه خواهم نگار من
مرا معشوق شو جانا تو را عاشق بُوَم امروز


پایان
 
آخرین ویرایش
امضا : زینب میشی

PARISA_R

پرسنل مدیریت
مدیریت کل سایت
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,514
پسندها
25,117
امتیازها
48,073
مدال‌ها
25
سن
25
  • مدیرکل
  • #60
خسته نباشید :rose:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا