متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

کامل شده مجموعه اشعار کاش می‌دانستم|‌پناه سازگار کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع پناه سازگار
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 37
  • بازدیدها 2,127
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #21
***
کاش می‌دانستم!
باید از عقل که گفتم،
دل فراموش نباشد
که دلم می‌فهمد
هر چه عقلم داند!
از عشق می‌گویم،
بی‌منت!
روزها می‌گذرد،
من با درد
می‌نشینم در فکر
که خدایا
چاره چیست؟
غافل از عشق
از چاره بپرسی چاره چیست؟!
خنده‌دار است،
نیست؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #22
***
کاش می‌دانستم،
عشق چیست؟
آن‌چه من می‌دانم،
حسی است....
ناتمام و ناب!
کاش می‌دانستم،
عشق چیست.
کاش می‌گفتم
از صحرا
روستا
از رقص کودک دور آتش
از آب تنی پیر مرد پیر
از دوستان بازیگوش کلاس اول
از عشق
از دفتر
کتاب
از خودکار.
کاش می‌نوشتم،
بی‌منت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #23
***
تو چطور
می‌نویسی؟!
گویشت چیست؟
ترکی؟
لر؟
یا کرد‌؟
هر چه هستی باش،
از عشق نگویی...
مُردی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #24
***
می‌نویسم از عشق؛
امّا کاش می‌دانستم
از قبل
از عشق
از برابری میان من و تو...
زن و مرد،
مادر و فرزند،
پیر و جوان
که همه مسئولیم
حافظ طبیعت،
آب و باد،
خاک و خورشید
که همه نامش عشق است.
می‌فهمی؟
زنده‌ای جانم‌؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #25
***
کاش می‌دانستم!
باید از عشق نوشت،
بی‌منت!
باید از قرآن گفت
از خدای واقعی
از تاریخ
از آینده
سرخی،
سبز
از عشق.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #26
***
کاش می‌شد فهمید
که چرا جنگ شد!
چه کسی جنگید.
نامرد کیست...
از شهدا گفت
از عشق
از خون
از مدافع ناموس.
کاش از غیرت
مردان خدا
می‌فهمیدند،
دزدان
قاتلان و خائنین.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #27
***
ای کاش می‌نوشتند،
از عشق
از فراموش‌شدگان
از لاله
از عشق.
کاش این همه تنهایی‌ها
کاش این غم‌ها
این اشک‌ها
این بالشت‌های خیس...
ضجه‌ها،
در به دری‌ها،
آباد شوند!
که راه آبادی
بارها گفتم،
عشق است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #28
***
نه!
آن عشق نیست
که هوس را بشناس،
زلزله‌وار!
در نقش عشق می‌آید...
می‌زند،
آن خانه‌ی آباد
به ویرانی.
حال نام عشق
را برهم نزن
با این‌ها
که عشق آباد کند،
بسازد
شاد کند،
بی‌منت!
که بعید می‌دانم
کسی از سرچشمه‌ی آن
باخبر نیست
که خدا هست.
خود عشق و چنان می‌ماند
که تمام عالم
خود،
از اوست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #29
***
کاش می‌دانستم که بگویم
از عشق،
بی‌منت!
می‌دانم که خدا
از روحش
می‌دمد در من.
گفته بودم دیگر
عشق کیست؟
حال،
می‌فهمی؟
نامِ من،
تو عشق است!
باید گشت...
پیدا کرد
از درون خود
عشق را.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار

پناه سازگار

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
447
پسندها
5,121
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #30
***
کاش می‌دانستم،
عشق چیست...
می‌نوشتم از من
از تو
از عشقی بی‌منت
از لبخند
از شوق
از زن...
در نهایت گویم:
عاشق باش!
عشق را پیدا کن،
جست‌ و جو گر باش،
کنکاش کن.
خواهی دید،
عاشقیِ عقل را
رقص دل آخر
قند را؛
حتّی
در دلِ عقل آب خواهدکرد.
کاش می‌دانستم،
باید عاشق بود!
عاشق عشقی بی‌منت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : پناه سازگار
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا