روی سایت مجموعه دلنوشته‌های از جنس خاک | mahsa کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع (Luna)
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 38
  • بازدیدها 1,647
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام مجموعه: از جنس خاک
نام نویسنده: mahsa
نام ویراستار: Hormehr
تگ: محبوب
مقدمه:
روحم اسیر شد؛ اسیر قلبی که دیگر نمی‌زد.
قلبت ایستاد ولی روحت آزاد شد؛ روحت را آزاد کردی و مرا در زندانی سیاه، محبوس!
گله‌ای نیست؛
خودم زندانم را سیاه کردم... .

از جنس خاک.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

GHAZAL NAROUEI

مدیر بازنشسته + نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
8/7/18
ارسالی‌ها
3,051
پسندها
55,607
امتیازها
69,173
مدال‌ها
41
سن
18
سطح
38
 
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

653923_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : GHAZAL NAROUEI

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
لبخند بزن!
لبخند بزن!
خواسته‌ی هر شبم در خواب همین است.
تمام امید زندگیم،
خنده‌هایی‌ست که در خواب می‌زنی؛
خنده‌هایی که ای کاش همیشه بر لبانت بود.
آخرین بار که دیدمت،
لبخند داشتی؛
لبخندی که بین خاک‌ گم شد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
قلبم توان زدن ندارد.
پاهایم توان قدم زدن ندارند.
دستانم توان لمس خاک را ندارد.
زبانم توان خواندن آیه‌ها را ندارد.
پس چرا باید نفس کشید؟!
نفسی که دیگر امیدی ندارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
زیر باران قدم می‌زنم؛
یادم هست که عاشق باران بودی.
یادم هست...
دستانت را باز می‌کردی و می‌چرخیدی؛
می‌گذاشتی باران تو را در آغوش بگیرد و من در آن لحظه، به تک‌تک قطرات باران که موهایت را نوازش می‌کردند، حسادت می‌کردم!
کاش دوباره زیر باران قدم می‌زدیم و من به قطرات باران حسادت می‌کردم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
یادم آمد زمانی را که دست در دستم می‌گذاشتی؛
کنار ساحل قدم می‌زدیم؛
موج به پاهایت می‌خورد؛
از ته دلت می‌خندیدی؛
از همان خنده‌ای که روز آخر بر لبت کاشته بودی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
کاش باران نبارد؛
بارانی که تو عاشقانه زیرش قدم می‌زدی.
بارانی که به خاطرش از سر دردهایت می‌گذشتی و قطره‌قطره آن را در آغوش می‌گرفتی... .
همان بارانی که قطراتش روی نام زیبایت می‌نشینند!
همان بارانی که مرا به یاد تو می‌اندازد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
موج‌های دریا،
شن‌های ساحل،
مروارید‌های درخشان،
قایق‌های شناور،
تور ماهیگیر،
زمزمه‌ی باد...
همه و همه،
یادآور لبخند توست؛
لبخندی که خاکی‌ست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
کاش کلمه‌ی اعتماد در فرهنگ لغت گم شود.!
کاش عشق در افسانه‌ها نابود شود!
کاش، کاش‌های من تمام شود!
کاش...
کاش دیگر منی نباشد تا روحت را آزار دهد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

(Luna)

منتقد آزمایشی کتاب
منتقد آزمایشی
تاریخ ثبت‌نام
29/12/20
ارسالی‌ها
1,861
پسندها
12,099
امتیازها
38,673
مدال‌ها
20
سطح
20
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
صدای خش‌خش برگ‌های خشک پاییز اذیتم می‌کند.
یادم هست زمانی را که با چه شوق و اشتیاقی روی برگ‌ها قدم می‌گذاشتی... .
یادم هست زمانی را که حسرت تولد در پاییز را داشتی!
یادم هست عاشق رنگ‌های پاییز بودی.
ای کاش یادم نمی‌ماند که پاییز رفتی...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا