نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

کامل شده مجموعه دلنوشته‌های سیاره‌ی کوچک من | ژیلا.ح کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Nyx
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 29
  • بازدیدها 1,816
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
1roman03.jpg
نام مجموعه: سیاره ی کوچک من
نام نویسنده: ژیلا.ح
تگ: محبوب
ویراستار: Xypшид Death
مقدمه:
هرکس، سیاره‌ی کوچکی دارد. میان سیارک‌های شماره‌ی پنجاه تا هشت میلیارد و چهل و دو... .
سیاره‌ی من، سیاره‌ی زیاد بزرگی نیست.
شب‌ها بدون کلاه ایمنی، سوار بر سفینه‌ی خیالم می‌شوم تا بروم در آبی تیره و خوش‌رنگ آسمان شب... .
سیاره‌ی من،
کمی با مال شازده کوچولو فرق دارد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

R.Reyhani

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
785
پسندها
8,225
امتیازها
25,273
مدال‌ها
22
  • #2
•| بسم رب القلم |•


آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند..



59961066-C920-4DEF-B415-E9326C4A3153.jpeg
نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : R.Reyhani

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
سیاره‌ی من،
مثل قصرهای رنگی و پر از چیزهای تجملاتی نیست.
نه چلچراغ دارد،
نه آینه‌های رنگی و شیشه‌های رنگی،
سیاره‌ی من،
قد یک دختر جا دارد.
مثل یک ماشین سیار می‌ماند،
گاهی با هم به سمت دریا می‌رویم و امواج را نگاه می‌کنیم.
بعضی وقت‌ها هم تماشای ابرهایی که با هم دعوا می‌کنند و آخر سر گریه‌شان می‌گیرد، عجیب دیدنی است! حتی ترکش رعد و برق‌هایی که به ستاره‌ها پرت می‌شود.
بعضی وقت‌ها هم پرنده‌ها می‌آیند،
مثل آدم‌ها زخمی به او می‌زنند و می‌روند،
تن من از زخم آدم‌ها،
تن سیاره‌ام از زخم پرنده‌ها پر است.
ساکت است،
بعضی وقت‌ها هم با دهانش حباب درست می‌کند،
اما از همان قلوه سنگ‌های اول که از او دیدم، همه چیز معلوم بود.
این‌که جنس این سیاره با تمام سیاره‌های دیگر فرق دارد. این سیاره، گل رز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
سیاره‌ی من،
شاید در آسمان باشد،
گاهی هم شاید در قلبم!
آخر روح آدم که محدودیتی ندارد،
می‌تواند کوچکِ کوچک شود، آن‌قدر که بتواند در کهکشان درون قلبش به اندازه‌ی نقطه‌ای کوچک باشد، یا حتی آن‌قدر بزرگ که آدم تصورش را هم نتواند بکند.
بعضی وقت‌ها،
سیاره‌ام رنگ‌های عجیبی به خودش می‌گیرد.
غمگین که باشد سرسبز است،
اما ابرها هم‌چنان بالای سرش کشمکش و دعوا می‌کنند. آن‌قدر دعوا می‌کنند که بالاخره یکی از آن‌ها گریه‌شان در بیاید!
ظاهرشان خشن است،
غرولند می‌کنند، عربده می‌کشند، رعد و برق می‌زنند،
اما ابرهای بالای سیاره‌ام،
خیلی مهربانند. دو دوست که همیشه کنار هم بوده و هستند. همیشه وقتی یکی از آن‌ها گریه‌اش می‌گیرد، دومی شروع می‌کند!
آقای باد هم که مثل درویش‌ها می‌ماند.
همه چیز دارد و هیچ چیز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
دلم می‌خواهد،
سیاره‌ام را گاهی روی زمین بیاورم.
کنار تختم بگذارم،
همان‌جا باشد،
بعد بعضی وقت‌ها بروم آسمان گردی...
ستاره‌ها را نگاه کنم.
کاش مثل قصه‌های بچگی،
می‌شد روی ابرهای پنبه‌ای نشست،
ستاره‌ها را چید،
و آن‌ها را درون سبدی گذاشت.
آن وقت حتی می‌شد هلال ماه را هم گاز زد.
شاید هم تلنگری به قطرات باران،
یا دانه‌ها شش ضلعی برف.
دلم جایی به جز زمین می‌خواهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
فکرش را هم نمی‌کردم،
اما انگار سیاره‌ها هم دل دارند.
این را وقتی فهمیدم که شهاب سنگ بزرگی از کنار سیاره‌ام رد شد.
آن وقت صدای قل‌قل چیزی درون سیاره‌ام شنیدم.
سیاره‌ام پاک دلش را داده بود به همان شهاب سنگ آسمان گذر.
صدای قل‌قل دلش، من را یاد خودم انداخت‌...
وقت‌هایی که قلبم تالاپ و تولوپ می‌کرد.
چه عجیب بود،
این‌که قلب سیاره‌ها از جنس قابلمه‌ی پر از مواد باشد،
و قلب ما ادم‌ها طبل‌هایی بزرگ و به ظاهر مخملی.
قلب سیاره‌ها قل‌قل کند،
و قلب ما تلاپ و تولوپ بکوبد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
سیاره جان،
یک چیز را می‌دانی؟
مغازه رفتن خیلی می‌چسبد.
تنوع رنگ‌ها، نقش‌ها،
کالاها‌...
ولی می‌دانی، آدم‌ها برای خودشان مثل مغازه می‌مانند.
روی زمین که بچرخی، همه نوع آدمی پیدا می‌کنی.
سیاره جان،
آدم‌های رنگی‌رنگی حتی آدم‌های سیاه و سفید نیز داریم. بعضی از آدم‌ها صفحه‌های وجودشان رنگی شده و برخی تار و تیره...
انگار بعضی از آن‌ها حتی حوصله‌ی زندگی کردن هم ندارند.
در این مغازه‌ی آدم‌های زمین،
می‌توانی بزرگ و کوچک،
مرد و نامرد،
رفیق و نارفیق،
حق و ناحق،
دزد، قاتل، معلم، دکتر، پرستار...
همه چیز را پیدا کنی!
هرچیز که فکرش را نمی‌کنی.
در اصل وقتی به مغازه می‌روی لاقل می‌دانی قرار است چه در سبدت بگذاری؛ اما مغازه‌ی آدم‌ها خیلی عجیب است. معلوم نیست چیز خوبی گیرت بیاید، وقتی که سبدت را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
بعضی از شب‌ها هستند،
ماه در آسمان بیشتر می‌درخشد،
ستاره‌های همیشگی انگار هر کدام ده تا از دوست‌هایشان را آورده‌اند که آسمان آن‌قدر اکلیلی می‌شود.
آسمان تیره‌ی شب.
می‌شود حتی سیاره‌ها را هم دید.
شکلات سفید کهکشان راه شیری را هم،
خرس‌های بزرگ و کوچک هم هستند، دب اکبر و برادر کوچکترش دب اصغر.
به قول مامان جان،
خرس گنده‌ای شدند برای خودشان اما هنوز دعوا و جر و بحث و بزن بزن هایشان سرجایش است.
سیاره‌ی من هم معلوم است.
کنار سیاره‌ای که برای خودش حلقه می‌زند تا لاغر شود. زحل را می‌گویم.
آن‌طرف‌تر، سیاره‌ای با هزار رنگ و لعاب، انگار خودش را برای ضیافتی جالب آماده کرده است...
سیاره‌ای دیگر فقط به دور خودش می‌چرخد. همان سیاره‌ای که زیادی خودشیفته است.
میان همه‌ی سیاره‌ها، دنیای کوچک من زیاد به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
آدم‌ها کنار هم راه می‌روند، بی‌ آن‌که بتوانیم سیاره‌شان را ببینیم. غذا می‌خوردند، می‌نشینند، می‌آیند، می‌روند، می‌خندند و...
اما خدا می‌داند در این سیاره‌های کوچک آدم‌ها چه می‌گذرد‌.
بعضی از آن‌ها سبز و پر از گل و گیاه شده‌اند،
بعضی خاک حاصلخیزی برای پرورش پول و ملک و دارایی دارند،
برخی فقط برای سرگرمی و وقت گذرانی،
برخی هم برای دور شدن از دنیای واقعی،
حتی چند وقت پیش یک سیاره‌ی چیپسی را دیدم، سیاره‌ای که مال پسر پنج ساله‌ی همسایه بود،
یا سیاره‌ی پیتزا،
همه نوع سیاره‌ای در این آبی آسمان پیدا می‌شود.
بعضی وقت‌ها خوب است سوار قطارهای ابری بین سیاره‌ای بشوی،
بعد تمام کهکشان‌ها، سیاه‌چاله‌ها، ستاره‌ها، سیاره‌ها و سیارک‌ها را نگاه کنی.
سیاره‌ی هرکس،
به اندازه‌ی دنیایی‌ست که برای خودش در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
بعضی وقت‌ها،
حس می‌کنم سیاره‌ام حتی برای خودم جا ندارد.
بعضی وقت‌ها هم آن‌قدر بزرگ می‌شود که می‌خواهم بروم و چند نفر را به مهمانی در سیاره‌ام دعوت کنم.
سیاره‌ام همان سیاره است،
فقط بعضی وقت‌ها که دلتنگ می‌شوم، سیاره‌ام هم انگار کوچک می‌شود من را هم به زور جا می‌دهد. انگار دلش می‌خواهد تنها باشد.
بعضی وقت‌ها هم دلم خوش حال است. گاه با بهانه و گاه بی‌دلیل. آن‌ وقت‌ است که سیاره‌ی کوچکم بزرگ‌ترین سیاره‌ی جهان می‌شود. دلم می‌خواهد خوشحالی‌ام را هم به همه هدیه کنم و مردم را در دور تا دور سیاره‌ام بچرخانم.
سیاره‌ام پر از مداد رنگی است،
پر از نقاشی‌های خودم،
پر از ستاره‌هایی که با دست خودم چیده‌ام.
پر از دنیای رنگی که به وقت ناراحتی، ابرهای پنبه‌اش زیاد و زیادتر می‌شوند.
اما رنگین کمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Nyx
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا