خدایِ دنیایِ من،
غرق در فیلمی است، به کارگردانی خودش!
فیلم به نصفه رسیده و
خدایم مجذوب چشمان گریان دخترکی است،
آن دخترکی که من باشم
آن دخترک بدقِلِقی که از دوریات
این چنین فرق کرده و بزرگ شده... .
آری!
خدایم مجذوبِ من گشته،
منی که در انتظارِ عشقِ توست... .
خدا مجذوبِ اشکانِ رنگینم شده،
بدون خیال، در تغییر فیلم نامه اش!