متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مشاعره مشاعره با اشعار خاقانی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 95
  • بازدیدها 2,094
  • کاربران تگ شده هیچ

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #61
یک نظر دوش از شکنج زلف او دزدیده‌ام
زیر هر تار صد شکنجی جهان جان دیده‌ام
دوش از آن سودا که جانم ز آن میان گوئی کجاست
مرغ و ماهی آرمید و من نیارامیده‌ام
ملکی که به جمشید و فریدون نرسید

گر هم به گدائی نرسد ننگی نیست
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #62
ملکی که به جمشید و فریدون نرسید

گر هم به گدائی نرسد ننگی نیست
تا مرا سودای تو خالی نگرداند ز من
با تو ننشینم به کام خویشتن بی‌خویشتن
خار راه خود منم خود را ز خود فارغ کنم
تا دوئی یکسو شود هم من تو گردم هم تو من
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #63
تا مرا سودای تو خالی نگرداند ز من
با تو ننشینم به کام خویشتن بی‌خویشتن
خار راه خود منم خود را ز خود فارغ کنم
تا دوئی یکسو شود هم من تو گردم هم تو من
نقش تو خیال برنتابد
حسن تو زوال برنتابد
چون روی تو بی نقاب گردد
آفاق جمال برنتابد
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.donya

m.donya

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
104
پسندها
215
امتیازها
1,168
مدال‌ها
2
  • #64
نقش تو خیال برنتابد
حسن تو زوال برنتابد
چون روی تو بی نقاب گردد
آفاق جمال برنتابد
در گلشن امید به شاخ شجر من
گلها نشکفند و برآمد نه ثمرها
ای در سر عشاق ز شور تو شغب ها
وی در دل زهاد ز سوز تو اثرها
 

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #65
در گلشن امید به شاخ شجر من
گلها نشکفند و برآمد نه ثمرها
ای در سر عشاق ز شور تو شغب ها
وی در دل زهاد ز سوز تو اثرها
ای آتش سودای تو خون کرده جگرها
بر باد شده در سر سودای تو سرها

در گلشن امید به شاخ شجر من
گلها نشکفند و برآمد نه ثمرها
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.donya

m.donya

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
104
پسندها
215
امتیازها
1,168
مدال‌ها
2
  • #66
ای آتش سودای تو خون کرده جگرها
بر باد شده در سر سودای تو سرها

در گلشن امید به شاخ شجر من
گلها نشکفند و برآمد نه ثمرها
ای چشم پر خمارت دل ها فگار کرده
وی زلف مشک‌ بارت جان ها شکار کرده
 

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #67
ای چشم پر خمارت دل ها فگار کرده
وی زلف مشک‌ بارت جان ها شکار کرده
هرگز بود به شوخی چشم تو عبهری
یا راست‌تر ز قد تو باشد صنوبری

یا داشت خوبتر ز تو معشوق، عاشقی
یا زاد شوخ‌تر ز تو فرزند، مادری
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.donya

m.donya

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
104
پسندها
215
امتیازها
1,168
مدال‌ها
2
  • #68
هرگز بود به شوخی چشم تو عبهری
یا راست‌تر ز قد تو باشد صنوبری

یا داشت خوبتر ز تو معشوق، عاشقی
یا زاد شوخ‌تر ز تو فرزند، مادری
یک ره ز لب دجله منزل به مدائن کن
وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران
 

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #69
یک ره ز لب دجله منزل به مدائن کن
وز دیده دوم دجله بر خاک مدائن ران
ناز جنگ‌آمیز جانان برنتابد هر دلی
ساز وصل و سوز هجران برنتابد هر دلی

دل که جوئی هم بلا پرورد جانان جوی از آنک
عافیت در عشق جانان برنتابد هر دلی
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.donya

m.donya

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
104
پسندها
215
امتیازها
1,168
مدال‌ها
2
  • #70
ناز جنگ‌آمیز جانان برنتابد هر دلی
ساز وصل و سوز هجران برنتابد هر دلی

دل که جوئی هم بلا پرورد جانان جوی از آنک
عافیت در عشق جانان برنتابد هر دلی
یار ز من گسست و من بهر موافقت کنون
بند روان گسسته ام انس روان من کجا
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا