مجموعه دلنوشته "دلبردگی و هستی"
نویسنده: دینا سهیل
مقدمه:
عشق و زندگی همیشه باید کنار هم باشند؛ نه؟
اگر زندگی نبود؛ عاشق نمیشدیم و
اگر عشق نبود؛ زندگی را بیروح ادامه میدادیم.
•| بسم رب القلم |•
آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
نویسندهی عزیز، بینهایت خرسندیم که دلنوشتههای زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک میگذارید.
خواهشمندیم پیش از پستگذاری و شروع دلنوشته، قوانین بخش «دلنوشتههای کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید. "قوانین بخش دلنوشتهی کاربران"
پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دلنوشته، میتوانید در تاپیک زیر درخواست نقد دلنوشته بدهید. توجه داشته باشید که دلنوشتههای تگدار نقد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
به نام او که از اندازه نسبت محیط دایره به قطرش آگاه است.
***
بگذار عاشق باشیم.
بگذار قلبهایم به هم نزدیک شود.
بگذار وقتی میخواهیم حرف بزنیم؛ کلماتمان عین هم باشد و از خنده به عرش آسمان برویم.
بگذار جسممان دور باشد؛ ولی قلبمان همین حوالی باشد.
مجرمهای تحت تعقیب:
یک عدد معلم برای آموزش ندادن زندگی..
یک عدد دوست برای رازدار نبودن..
یک عدد کتاب برای دل بردن از ما..
یک عدد زندگی برای گرفتن آغوش تو..
امروز زیبا میشود با چند قهقه بلند، یک قرص ماه، دو فنجانچای و سهحبهقند.
***
دوست داشتن را به اسم انسانها مینامند؛ بیتوجه به پرستوهایی که با چشمان اشکی بر فراز آسمان خراشها مهاجرت میکنند.
زندگیای که در کنار دوست داشتن تو باشد چه میکند با من.
من و تویی که در دامن سبز مادر میدویم و زندگی را با ساز خندههایمان میخندانیم.
زیر تور عروسی بانوی آسمان بخوابیم و
فقط زندگی کنیم.
زندگی فقط رسیدن به یک هدف نیست.
زندگی بیشمار هدف را به قلبت هدیه میدهد.
هدفهایی مانند رسیدن به تو.
هدفهایی مانند یک خانه با درخت انجیرش.
هدفهایی مانند یک عید پر عیدی.
و هدفهایی مانند... .
موهای سفیدش زمانی سیاه بود و عاشقش با یک دسته گل رز همیشه در کمینش.
که میدانست او ننه سرما میشود؛ عاشقاش عمو نوروز.
شاید اگر این را میدانست کمی کمتر ناز میکرد و بیشتر عاشقانه میگفت