- ارسالیها
- 1,966
- پسندها
- 4,715
- امتیازها
- 28,973
- مدالها
- 17
درد بی درمان شنیدی؟تو پنداری که دارد خاطری از هر چه غم آزاد
اما من به چشم خويش می بينم
به آن تندی که آتش می دواند شعله در نيزار
به آن تلخی که مي سوزد تن ايينه در زنگار
دارد از درون خويش می پوسد
حال من یعنی همین!
بی تو بودن، درد دارد!
می زند من را زمین
می زند بی تو مرا،
این خاطراتت روز و شب
درد پیگیر من است،
صعب العلاج یعنی همین!