مشاعره مشاعره با اشعار فریدون مشیری

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 136
  • بازدیدها 2,599
  • کاربران تگ شده هیچ

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
12,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #121

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • مدیر
  • #122
همه تن چشم شدم خیره بدنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم...
من نیز چو خورشید، دلم زنده به عشق است.
راه دل خود را نتوانم که نپویم
هر صبح در آیینه‌ی جادویی خورشید
چون می نگرم، او همه من، من همه اویم!
 
امضا : آبی پَرَست؛

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
12,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #123
من نیز چو خورشید، دلم زنده به عشق است.
راه دل خود را نتوانم که نپویم
هر صبح در آیینه‌ی جادویی خورشید
چون می نگرم، او همه من، من همه اویم!
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من اینجا چه می خواهم نمی دانم
امید روشنائی گرچه در این تیره گیها نیست
من اینجا باز دراین دشت تشنه می رانم...
 

فلورا.

کاربر سایت
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,939
پسندها
4,214
امتیازها
24,473
مدال‌ها
17
سطح
13
 
  • #124
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من اینجا چه می خواهم نمی دانم
امید روشنائی گرچه در این تیره گیها نیست
من اینجا باز دراین دشت تشنه می رانم...
“من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
 
امضا : فلورا.

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
12,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #125
“من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم،نمی دانم
می خواهم ومی خواستمت، تا نفسم بود
می سوختم از حسرت وعشق تو بسم بود
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #126
می خواهم ومی خواستمت، تا نفسم بود
می سوختم از حسرت وعشق تو بسم بود
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپيد
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح اميد
 
امضا : m.sina

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
12,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #127
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپيد
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح اميد
دل پر درد فریدون، مشکن
که خدا برتو نخواهد بخشید...
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #128
دل پر درد فریدون، مشکن
که خدا برتو نخواهد بخشید...
دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
 
امضا : m.sina

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
12,384
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #129
دلتنگم آن چنان که اگر ببینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو روزی باز خواهی گشت
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم ومی دانم
تو روزی باز خواهی گشت...
 

m.sina

کاربر سایت
کاربر خبره
تاریخ ثبت‌نام
10/8/20
ارسالی‌ها
3,033
پسندها
6,195
امتیازها
33,273
مدال‌ها
16
سطح
13
 
  • #130
تو روزی باز خواهی گشت
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم ومی دانم
تو روزی باز خواهی گشت...
تو پنداری که دارد خاطری از هر چه غم آزاد
اما من به چشم خويش می بينم
به آن تندی که آتش می دواند شعله در نيزار
به آن تلخی که می سوزد تن ايينه در زنگار
دارد از درون خويش می پوسد
 
امضا : m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا