نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار احمد شاملو

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 123
  • بازدیدها 3,004
  • کاربران تگ شده هیچ

Akay

کاربر نیمه فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
8,585
امتیازها
24,973
مدال‌ها
18
  • #41
نام خود را با تو می گویم

کلید خانه ام را

در دست ات می گذارم

نان ِ شادی های ام را

با تو قسمت می کنم
مثل درختی
که به سوی آفتاب قد می‌کشد
همه‌ وجودم دستی شده است
و همه‌ دستم خواهشی:
خواهش تو
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #42
مثل درختی
که به سوی آفتاب قد می‌کشد
همه‌ وجودم دستی شده است
و همه‌ دستم خواهشی:
خواهش تو
و کاج سرافراز صلیب چنان پربار است
که مریم سوگوار
عیسای مصلوب اش را باز نمی شناسد
در انتهای آسمان خالی ، دیواری عظیم فرو ریخته است
 
امضا : m.sina

Akay

کاربر نیمه فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
8,585
امتیازها
24,973
مدال‌ها
18
  • #43
و کاج سرافراز صلیب چنان پربار است
که مریم سوگوار
عیسای مصلوب اش را باز نمی شناسد
در انتهای آسمان خالی ، دیواری عظیم فرو ریخته است
تو کجایی؟
در گستره‌ی بی‌مرزِ این جهان

تو کجایی؟
من در دورترین جای جهان ایستاده‌ام:
کنارِ تو.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #44
تو کجایی؟
در گستره‌ی بی‌مرزِ این جهان

تو کجایی؟
من در دورترین جای جهان ایستاده‌ام:
کنارِ تو.
وسوسه این است
ش*ر..اب زهر آلوده به جام و
شمشیر به زهر آب دیده
در کف دشمن همه چیزی از پیش
روشن است و حساب شده
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : m.sina

Akay

کاربر نیمه فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
8,585
امتیازها
24,973
مدال‌ها
18
  • #45
وسوسه این است
ش*ر..اب زهر آلوده به جام و
شمشیر به زهر آب دیده
در کف دشمن همه چیزی از پیش
روشن است و حساب شده
هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم
تنهایی غم انگیزش را در می یابم
اندوه اش
غروبی دلگیر است
در غربت و تنهایی
هم چنان که شادی اش
طلوع همه آفتاب هاست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #46
هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم
تنهایی غم انگیزش را در می یابم
اندوه اش
غروبی دلگیر است
در غربت و تنهایی
هم چنان که شادی اش
طلوع همه آفتاب هاست
ترانه یی بی هوده می خوانید
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بی هوده گی نیست
چرا که عشق
حرفی بی هوده نیست
 
آخرین ویرایش
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #47
ترانه یی بی هوده می خوانید
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بی هوده گی نیست
چرا که عشق
حرفی بی هوده نیست
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند
 
امضا : بَهآرنارنج
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #48
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند
دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم
جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد از
فردایی بی پایان
در تبلور طلوع ماهتاب
باعبور ازتاریکی های سپری شده…
کیستی ای مهربان ترین
 
امضا : m.sina

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,988
پسندها
6,396
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
  • #49
دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم
جان می گیرد
و هر لحظه تعبیری می گردد از
فردایی بی پایان
در تبلور طلوع ماهتاب
باعبور ازتاریکی های سپری شده…
کیستی ای مهربان ترین
ایستاده ایم
با دشنه ی تلخی
در گُرده های‌مان .
 
امضا : بَهآرنارنج
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • #50
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا