نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعره با اشعار نیما یوشیج

  • نویسنده موضوع Samira-M
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 136
  • بازدیدها 3,542
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #51
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می‌گیرند در شاخ تلاجن سایه‌ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
مکث میکنم انگار در زیبائیت
چیزی را گم کرده ام
مثلا در صدایت ارامش
یا در چشم هایت زندگی ....
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] .MOON.

.MOON.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,735
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #52
مکث میکنم انگار در زیبائیت
چیزی را گم کرده ام
مثلا در صدایت ارامش
یا در چشم هایت زندگی ....
یک نفر در اب دارد دائم دست و پای میزد
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
 
امضا : .MOON.

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,483
پسندها
20,660
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
  • مدیر
  • #53
یک نفر در اب دارد دائم دست و پای میزد
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
در نخستین درد و نکامی خود
که: چرا بی تجربه، بی معرفت
 
امضا : Armita.sh

.MOON.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,735
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #54
امضا : .MOON.

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #55
تا جهان نقشبندِ خانه ماست

کم کس آید به کاردانی راست…!
ترا من چشم در راهم شباهنگام

در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] .MOON.

.MOON.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,735
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #56
ترا من چشم در راهم شباهنگام

در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم
می‌میرم صد بار پس مرگ تنم

می‌گرید باز تنم هم تنم در کفنم

زان رو که دگر روی تو نتوانم دید

ای مهوش من، ای وطنم، ای وطنم!
 
امضا : .MOON.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #57
می‌میرم صد بار پس مرگ تنم

می‌گرید باز تنم هم تنم در کفنم

زان رو که دگر روی تو نتوانم دید

ای مهوش من، ای وطنم، ای وطنم!
مکث میکنم
انگار در زیبائیت چیزی جا گذاشته ام
مثلا در صدایت ارامش
یا در چشم هایت زندگی
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] .MOON.

.MOON.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,735
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #58
مکث میکنم
انگار در زیبائیت چیزی جا گذاشته ام
مثلا در صدایت ارامش
یا در چشم هایت زندگی
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید!
 
امضا : .MOON.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,577
پسندها
7,191
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #59
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید!
در درون کومه تاریک من
که ذره‌ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی
به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می‌ترکد
چون دل یاران که در هجران یاران
قاصد روزان ابری داروگ کی می‌رسد باران
 
امضا : m.sina
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] .MOON.

.MOON.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,965
پسندها
4,735
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #60
در درون کومه تاریک من
که ذره‌ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی
به دیوار اطاقم دارد از خشکیش می‌ترکد
چون دل یاران که در هجران یاران
قاصد روزان ابری داروگ کی می‌رسد باران
نه به بی موقع آمدم پی جود

کم شود از کسی که خفت و به راه

دیر جنبید و رخ به من ننمود

آن که نشناخت قدر وقت درست!
 
امضا : .MOON.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا