m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 3/9/22 #31 فلورا. گفت قد قامتـی افراز كـه طوبای من اینست همراه تـــو تــــا نـاب ترین آب رسیدن همواره عطشناكی رؤیای من اینست من در تو به شوق و تو در آفاق به حیرت! کلیک کنید تا باز شود... تو هیچ نام نداری به ذهن من، ناچار به نام عشق تو را می زنم صدا، ای زن امضا : m.sina
فلورا. گفت قد قامتـی افراز كـه طوبای من اینست همراه تـــو تــــا نـاب ترین آب رسیدن همواره عطشناكی رؤیای من اینست من در تو به شوق و تو در آفاق به حیرت! کلیک کنید تا باز شود... تو هیچ نام نداری به ذهن من، ناچار به نام عشق تو را می زنم صدا، ای زن
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 4/9/22 #32 m.sina گفت تو هیچ نام نداری به ذهن من، ناچار به نام عشق تو را می زنم صدا، ای زن کلیک کنید تا باز شود... ناز پرورده خورشید و نظر کرده ماه! چون خدا ساختنت خواست به دلخواه، نخست گلت آمیخت به هفتاد گل مهر گیاه مشتی الماس ز شب چید و به چشمت پاشید! امضا : فلورا.
m.sina گفت تو هیچ نام نداری به ذهن من، ناچار به نام عشق تو را می زنم صدا، ای زن کلیک کنید تا باز شود... ناز پرورده خورشید و نظر کرده ماه! چون خدا ساختنت خواست به دلخواه، نخست گلت آمیخت به هفتاد گل مهر گیاه مشتی الماس ز شب چید و به چشمت پاشید!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 6/9/22 #33 فلورا. گفت ناز پرورده خورشید و نظر کرده ماه! چون خدا ساختنت خواست به دلخواه، نخست گلت آمیخت به هفتاد گل مهر گیاه مشتی الماس ز شب چید و به چشمت پاشید! کلیک کنید تا باز شود... دیگر به بخشی از تو قانع نیستم اری با هر چه داری دوست میدارم مرا باشی یک فصل از یک قصه نه این را نمیخواهم امضا : m.sina
فلورا. گفت ناز پرورده خورشید و نظر کرده ماه! چون خدا ساختنت خواست به دلخواه، نخست گلت آمیخت به هفتاد گل مهر گیاه مشتی الماس ز شب چید و به چشمت پاشید! کلیک کنید تا باز شود... دیگر به بخشی از تو قانع نیستم اری با هر چه داری دوست میدارم مرا باشی یک فصل از یک قصه نه این را نمیخواهم
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 9/9/22 #34 m.sina گفت دیگر به بخشی از تو قانع نیستم اری با هر چه داری دوست میدارم مرا باشی یک فصل از یک قصه نه این را نمیخواهم کلیک کنید تا باز شود... مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار که از تو چیزی از این بیشتر نمی خواهم. امضا : فلورا.
m.sina گفت دیگر به بخشی از تو قانع نیستم اری با هر چه داری دوست میدارم مرا باشی یک فصل از یک قصه نه این را نمیخواهم کلیک کنید تا باز شود... مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار که از تو چیزی از این بیشتر نمی خواهم.
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 9/9/22 #35 فلورا. گفت مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار که از تو چیزی از این بیشتر نمی خواهم. کلیک کنید تا باز شود... مهر می ورز و دم غنیمت دان عشق می باز و با دقایق باش بشکند تا که کاسه ات را عشق از میان همه تو لایق باش امضا : m.sina
فلورا. گفت مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار که از تو چیزی از این بیشتر نمی خواهم. کلیک کنید تا باز شود... مهر می ورز و دم غنیمت دان عشق می باز و با دقایق باش بشکند تا که کاسه ات را عشق از میان همه تو لایق باش
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 10/9/22 #36 m.sina گفت مهر می ورز و دم غنیمت دان عشق می باز و با دقایق باش بشکند تا که کاسه ات را عشق از میان همه تو لایق باش کلیک کنید تا باز شود... شور گرداب و کشتی سنگین؟ نه اگر تخته پاره قایق باش بار پارو و لنگر و سکان بفکن و دور از این علایق باش! امضا : فلورا.
m.sina گفت مهر می ورز و دم غنیمت دان عشق می باز و با دقایق باش بشکند تا که کاسه ات را عشق از میان همه تو لایق باش کلیک کنید تا باز شود... شور گرداب و کشتی سنگین؟ نه اگر تخته پاره قایق باش بار پارو و لنگر و سکان بفکن و دور از این علایق باش!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 19/9/22 #37 فلورا. گفت شور گرداب و کشتی سنگین؟ نه اگر تخته پاره قایق باش بار پارو و لنگر و سکان بفکن و دور از این علایق باش! کلیک کنید تا باز شود... شعر مرا برای تو برگزیده است در هشیاری به سراغت نمی ایم هر بار از سوزش انگشتانم در می یابم باز نام تو را می نوشته ام امضا : m.sina
فلورا. گفت شور گرداب و کشتی سنگین؟ نه اگر تخته پاره قایق باش بار پارو و لنگر و سکان بفکن و دور از این علایق باش! کلیک کنید تا باز شود... شعر مرا برای تو برگزیده است در هشیاری به سراغت نمی ایم هر بار از سوزش انگشتانم در می یابم باز نام تو را می نوشته ام
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 20/9/22 #38 m.sina گفت شعر مرا برای تو برگزیده است در هشیاری به سراغت نمی ایم هر بار از سوزش انگشتانم در می یابم باز نام تو را می نوشته ام کلیک کنید تا باز شود... من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری که هر دو باورمان زآغاز به یکدگر نرسیدن بود اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود! امضا : فلورا.
m.sina گفت شعر مرا برای تو برگزیده است در هشیاری به سراغت نمی ایم هر بار از سوزش انگشتانم در می یابم باز نام تو را می نوشته ام کلیک کنید تا باز شود... من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری که هر دو باورمان زآغاز به یکدگر نرسیدن بود اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود!
m.sina کاربر خبره سطح 14 ارسالیها 3,536 پسندها 7,166 امتیازها 35,773 مدالها 16 20/9/22 #39 فلورا. گفت من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری که هر دو باورمان زآغاز به یکدگر نرسیدن بود اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود! کلیک کنید تا باز شود... دلم در دست او گیر است خودم در دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر است و دلگیرم امضا : m.sina
فلورا. گفت من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری که هر دو باورمان زآغاز به یکدگر نرسیدن بود اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود! کلیک کنید تا باز شود... دلم در دست او گیر است خودم در دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر است و دلگیرم
فلورا. کاربر حرفهای سطح 14 ارسالیها 1,966 پسندها 4,715 امتیازها 28,973 مدالها 17 23/9/22 #40 m.sina گفت دلم در دست او گیر است خودم در دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر است و دلگیرم کلیک کنید تا باز شود... مهر می ورز و دم غنیمت دان عشق می باز و با دقایق باش بشکند تا که کاسه ات را عشق از میان همه تو لایق باش! امضا : فلورا.
m.sina گفت دلم در دست او گیر است خودم در دست او دلگیر عجب دنیای بی رحمی دلم گیر است و دلگیرم کلیک کنید تا باز شود... مهر می ورز و دم غنیمت دان عشق می باز و با دقایق باش بشکند تا که کاسه ات را عشق از میان همه تو لایق باش!