قهقههای سر داد.
- مگه زندهام؟
- این چشمای سرد چیه؟ این لحن زننده چیه؟ چرت و پرت میبافی واسه چی؟ چت شده تو؟ مگه...
بدون معطلی وسط حرفم پرید. یادش رفته بود از این کار تنفر دارم؟!
- بسه مِت! بسه! اومدم حرفامو بزنم برم، وقت ندارم برای حرفات.
صدای شکستگی میآید، باز نسیم دست و پا چلفتی چیزی شکسته؟ اما نه... صداییست از درون من!