مشاعره مشاعره با اشعار بیژن سمندر

[بَهآرنارنج]

بیا تا لیلی و مجنون شویم،افسانه اش با من
مگو دیوانه کو ! دیوانه کو ! دیوانه اش با من​

 

[m.sina]

به نام خدا

بیا تا لیلی و مجنون شویم،افسانه اش با من
مگو دیوانه کو ! دیوانه کو ! دیوانه اش با من​

نازتو بنازم که به چشمه دلم
فقط تو زیبای تو نازنینی
تو دلبر با نمکو شیرینی
رو حلقه خوبا مثل نگینی

 

[فاطمه مقدم]

نازتو بنازم که به چشمه دلم
فقط تو زیبای تو نازنینی
تو دلبر با نمکو شیرینی
رو حلقه خوبا مثل نگینی

یه روزی قصه ی پرغصه ی ما تموم میشه

آخرش نقطه ی پایان کتابیم،مگه نه؟

پشت هم موج بلا میشکنه و جلو میاد

وای بر ما که رو آب مثل حبابیم،مگه نه؟

 

[فلورا.]

یه روزی قصه ی پرغصه ی ما تموم میشه

آخرش نقطه ی پایان کتابیم،مگه نه؟

پشت هم موج بلا میشکنه و جلو میاد

وای بر ما که رو آب مثل حبابیم،مگه نه؟

هربار که شیراز اومده
اوّلِش بُو ناز اومده
آخِرش بُو -جَر-رفته
دل من دیگه سر رفته!

 

[m.sina]

هربار که شیراز اومده
اوّلِش بُو ناز اومده
آخِرش بُو -جَر-رفته
دل من دیگه سر رفته!

طنز سمندر

همیشه ما زبون و خوار بودیم
و جنس بنجل بازار بودیم
ز سوی پرتغال و موز و کیوی
شدیم تحقیر تا حد عجیبی

 

[فلورا.]

طنز سمندر

همیشه ما زبون و خوار بودیم
و جنس بنجل بازار بودیم
ز سوی پرتغال و موز و کیوی
شدیم تحقیر تا حد عجیبی

یک جو سر انصاف ای قا فیه بازان
آشفته بازار شما را نشنیدم


یک قلقله ای هست در این کافه بیکار
تنباکوی نمدار شمارا نشنیدم

 

[فاطمه مقدم]

یک جو سر انصاف ای قا فیه بازان
آشفته بازار شما را نشنیدم


یک قلقله ای هست در این کافه بیکار
تنباکوی نمدار شمارا نشنیدم

ما همره هم بودیم، من راه خطا رفتم؟
یا اینکه مرا با خود همراه نمی‌دانی

 

[فلورا.]

ما همره هم بودیم، من راه خطا رفتم؟
یا اینکه مرا با خود همراه نمی‌دانی

یی روز می‌دونم روش می‌جیقی، می‌خوای آجر شی
جای قهرو وفای تو باز با من عوض، دَگَز شد!

 

[فاطمه مقدم]

یی روز می‌دونم روش می‌جیقی، می‌خوای آجر شی
جای قهرو وفای تو باز با من عوض، دَگَز شد!

در این دنیای وانفسای حسرت زای بی فردا
خدایا ! عاشقان را غم مده،شکرانه اش با من

 

[فلورا.]

در این دنیای وانفسای حسرت زای بی فردا
خدایا ! عاشقان را غم مده،شکرانه اش با من

نازک شده بود دل، به صدای آخ تو شکنديش

آخر دل دیوونه که نَم تُک نمَ‌داد پَس!