نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

منتخب مجموعه دلنوشته‌های "خلیج فارس" | زهرا کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع ZahraRezai
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 23
  • بازدیدها 376

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
به نام خالق پروانه‌ها
نام اثر: خلیج فارس
نویسنده: زهرا
تگ: منتخب
خلیج فارس3.jpg
مقدمه:
می‌نویسم که به یاد آرم ما هرگز دور نمی‌شویم. حتی اگر تو زیر خاک خفته باشی و من بیدار، روی آن. ما همیشه نزدیک و دوستدار خواهیم ماند حتی اگر تا ابد قرارمان به دیدار نباشد.
عزیزم ما تجسد آرزوهای مرده‌ی این سرزمینیم. ما کولبران اندوه بر شیب کوه‌هایی به بلندای زاگرسیم.
ما پرنده‌های آوازخوان بر شاخه‌های پیر درخت بیدیم. ما سرود بیداری در گوش خفتگان شهریم.
دوری دروغی بیش است.
چرا که ما به نزدیکی خلیج فارس و بوشهریم.

به یاد کیانوش و پروانه، زادروزتان خجسته.
۰۱/۱۲/۲۹
 
آخرین ویرایش

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
•| بسم رب القلم |•


آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
585360F9-867A-4DA0-88B2-83D77F96EB7C.jpeg









نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
تو زیبایی، زیباتر از رویای آزادی.
آبی‌تر از خلیج فارس
و روشن‌تر از آفتابی.
تو مثل مهابت زاگرس و زیبایی شیرازی.
غمگین مانند خرم‌شهر و خونگرم چون بوشهری.
تو تمام شکوه ایرانی.
تو خودِ وطنی.
 
آخرین ویرایش

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
شباهنگام در پل بیستون ملاقاتت خواهم کرد.
چشم‌هایت را در آرامی اقیانوس آرام
میان ماهی‌ها صید می‌کنم.
من در کاروانسرای مشیرالملک که قدیم زندانی تاریک بود، به انتظارت نشسته‌ام. نمی‌دانم مهمان دلتنگی‌ام یا اسیر انتقام.
تو روشن‌تر از مسجد مکی در تاریکی شبی.
زیبایی، مثل تماشای طلوع آزادی.
 

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
ما روزی دوباره هم را ملاقات خواهیم کرد.
چه فرقی می‌کند در دامنه‌های سهند یا سبلان؟
چه تفاوتی دارد این دیدار دوباره زیر شکوفه‌های گیلاس باشد یا بادام؟ مگر فرقی هم می‌کند در ارس ببینمت یا کارون؟ ما زیر همان درخت دار، که تو را از من گرفت دوباره هم را خواهیم دید.
ما به ایران برمی‌گردیم.
 

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
جای تو جوری خالی‌ست، انگار که یکی از سین‌های سفره‌ی هفت سین کم باشد. انگار پاییز آمده و باران نمی‌بارد. نبودنت مثل زمستان بدون برف است. مثل رودابه‌ی بی‌زال. بیژن بی‌منیژه.
می‌بینی نداشتنت چه دشوار است؟ این روزها حس می‌کنم خیلی گریسته‌ام. مثلا به وسعت خلیج فارس.
راستی، نبودنت مثل آن خلیجی‌ست که کنارش فارس نمی‌آورند. همین‌قدر ناقص و نادرست.
توصیف دقیقش همین می‌شود؛ نبودنت خیلی "نادرست" است.
 
آخرین ویرایش

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
تو مثل صبح‌های بی‌دار شهرمان پر از امیدی.
آن‌قدر آرزو داری که برای بر آورده شدنشان یک دشت قاصدک نیاز است و تو تک تکشان را با رویاهای بی‌شمارت فوت می‌کنی.
تو مثل شب‌های تهران می‌مانی، کنار برج میلاد.
گاهی هم مانند خرمشهر بی‌پناه و ملول می‌شوی. این مواقع دلم می‌خواهد بغلت کنم شاید پناهت شوم.
حرف زدنت طوری با ذوق است انگار صبح آزادی رسیده. تو پر از امید فردایی. چشم‌هایت یک طوری زیباست انگار کاخ گلستانی. قلبت مثل میدان نقش جهان می‌ماند. اصلاً تو نقشه‌ی ایرانی، پر از پویا، پر از پژمان و فریادی.
 

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
تو مثل پرواز پرنده بعد از اسارتی، همین قدر رها.
خندیدنت مانند شکفتن یک دشت لاله می‌ماند.
پر از زندگی و امید. تو را انگار فروغ نوشته و فریدون خوانده. همین قدر بی‌پروا و زیبا. اما کاش یک ماهی بودی، تا در تنگ سفره هفت سین بندازمت و تا ابد کنار خودم نگهت دارم.‌ یا تو خلیج فارس و من بوشهر. آن وقت همیشه کنار همیم. نزدیکِ نزدیک‌.
تو را من در چکامه‌های یوشیج پیدا می‌کنم، تو هم مرا در جهانی که بودنت خیال نیست پیدا کن.
 
آخرین ویرایش

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
وجود داشتن بی‌تو دشوار است. انگار پرنده دیگر پرواز نمی‌کند. قوها دیگر عاشق نمی‌شوند. آسمان نه آفتابی می‌شود، نه بارانی. وجود نداشتنت مثل قطع حیات می‌ماند. غمگین است مانند جدایی مادر از فرزند. تو یک طور زیبایی انگار صبح بهاری. بدا به حال من که در ناعدالتی‌های سرزمینمان از دستت دادم و خوشا به حال تو، که ایستاده رفتی. مثل همیشه جسور، انگار افسانه‌های شاهنامه‌ای.
 

ZahraRezai

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
24
 
ارسالی‌ها
1,382
پسندها
15,471
امتیازها
38,073
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
عزیزم زخم‌هایی که به روح آدمیزاد می‌نشیند را چطور می‌شود درمان کرد؟ کدام خاکی پذیرای خاطرات تو است؟ مرا ببخش که می‌خواهم دفن‌شان کنم، آخر نمی‌دانی تردد یادواره‌هایت در این ذهن لعنتی چه آزاری است. این روزها کوچک‌ترین چیز، مثل پرواز پروانه می‌تواند تو را به یادم آورد. منِ بی‌تو انگار "هویت" ندارد. انگار وجودش از دنیا پاک شده و حالا هیچ‌کس او را نمی‌بیند. من هم نمی‌توانم ببینمشان، چرا که چشمانم فقط در جستجوی چشم‌های تو است.
کنار خلیج فارس می‌نشینم
انتظار "آمدنت" را می‌کشم
و تو با نیامدنت تا ابد منتظرم می‌گذاری.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

بالا