- ارسالیها
- 639
- پسندها
- 6,637
- امتیازها
- 21,973
- مدالها
- 11
- نویسنده موضوع
- #71
قسمتی از موهایش را با آویز ستارهای چشمنواز و پُر نگینی بالای سرش مهار کرده بود و بقیهی آن روی شانههایش رها شده بود.
بعد از مدتها سراغ لوازم آرایشش رفته بود و حالا پوست صاف و مهتابی صورتش براقتر و درخشانتر از همیشه به نظر میرسید.
رژلب گلبهی رنگ لبهایش را جلا داده و خط چشم نازک و کوتاه چشمهایش را زینت داده بود.
صورتش در عین سادگی زیباتر از همیشه شده بود.
کمی عطر به خودش زد و بعد از آینه فاصله گرفت و بیاختیار لبخند تلخی زد.
خانوم دکتر گفته بود وقتی یک بار خودت را توی آینه دیدی و به نظرت همه چیز خوب بود دیگه برای بار دوم و سوم و چهارم سراغ آینه نرو!
اینطوری دچار وسواس میشی...انقدر جوان هستی که بدون آرایش و دستکاری صورتت هم زیبا به نظر برسی...پس یادت نره! بیشتر از یک نگاه در آینه...
بعد از مدتها سراغ لوازم آرایشش رفته بود و حالا پوست صاف و مهتابی صورتش براقتر و درخشانتر از همیشه به نظر میرسید.
رژلب گلبهی رنگ لبهایش را جلا داده و خط چشم نازک و کوتاه چشمهایش را زینت داده بود.
صورتش در عین سادگی زیباتر از همیشه شده بود.
کمی عطر به خودش زد و بعد از آینه فاصله گرفت و بیاختیار لبخند تلخی زد.
خانوم دکتر گفته بود وقتی یک بار خودت را توی آینه دیدی و به نظرت همه چیز خوب بود دیگه برای بار دوم و سوم و چهارم سراغ آینه نرو!
اینطوری دچار وسواس میشی...انقدر جوان هستی که بدون آرایش و دستکاری صورتت هم زیبا به نظر برسی...پس یادت نره! بیشتر از یک نگاه در آینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش