متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته چکاو | chekav:) کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #11
دستم را نوازش گونه بر روی غبار خاکستری رنگ دفترچه خاطرات می کشم...
صفحه اول را که باز می کنم عکس خودم و خودت است که در روز برفی گرفتیم ..
عکس زهرخندی به زهرماری بغض در دیوار این خانه می زند ...
و من هنوزم به چشمان تو خیره ام!
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #12
می خواهی بروی برو!
من جلویت را نمی‌گیرم ...
تو پا پس می کشی
من زجر
تو پوزخند می زنی
و من رگ...
تو شکلات می خوری
و من زهر....
می بینی چقدر تشابه؟پس برو چون پشتت هستم✋
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #13
عشقت را دلت بر رخ دیوانه من به رخ کشیده،،،
حال این دل سرگردان من ،شکسته و باز رمیده،،،
اگر گفته بودی که خوی وحشی ات گرگ دریده،،،
که خداوند تورا از گربه صفت پست تر آفریده،،،
که دلت ز هزاران نفر دل بریده...
به خدا سوز جگر به جان می خریدم،،،
با داغ گذاشتن بر دلم ،دل می بریدم،،،
ولی افسوس که نگفتی و درد عشق به جان خریدم!:(:crying:
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #14
بعضی آدما همیشه در حال دویدن هستن،اما مقصدشون متفاوته...
یکی به دنبال پول و ثروته...
اون یکی به دنبال جاه مقام،یا شایدم شهرت و اعتبار...
وقتی که به مقصدشون رسیدن،همگی خوشحالند،هر کی به هر چی که می خواست ، رسیده.
فقط...
دیگه وقتی نمونده برای استفاده ازشون!
کاش زندگی رو واسه خاطر چیزای الکی حروم نکنیم:)
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #15
کاش گریه های شیرین جایگزین خنده های تلخ این روزهایم باشند...
من گریه های خوشحالی را بر خنده های تلخ تر از زهر ترجیح می دهم...
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #16
عاقبت می آیی یه روز،،
روزی که قلب من در بند تو نیست...
و نگاه من به لبخند تو نیست...
روزی که اشک عشق تورا شسته است...
و تمام خاطره های تورا رُفته است...
من تمام آرزوهایم را به باد دادم...
درس عشق و عاشقی را یادت دادم...
عاقبت می آیی یه روز؛ اما این بار چشم انتظارت نیستم...!!
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #17
ما دوتا بازیگریم ...
یکی از ما ابراز احساسات می‌کند و دیگری انکار احساسات...:)
 
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #18
او که تنها نیست...
مثلا هر وقت که وارد خانه می شود ، تنهایی اش او را در آغوش می کشد!
بغض بوسه های سنگین بر گلویش می زند!
تیک تاک ساعت، موسیقی نفرت انگیز خلوتش می شود!
او که تنها نیست:)
 
آخرین ویرایش
امضا : chekav:)

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #19
اگر دلتنگی رنگی داشت ، در و دیوار دنیایم را به رنگ دلتنگی در می آوردم ؛ که همه دنیا بدانند : دلتنگتم:)
 
امضا : chekav:)
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Narges_D

chekav:)

رفیق جدید انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
92
پسندها
785
امتیازها
3,753
مدال‌ها
2
  • نویسنده موضوع
  • #20
گفتی « فقط » من را می خواهی و نه چیز دیگری...
و من چه جاهلانه در دل خود قند آب می کردم !! و چه ساده لوحانه چشم بستم بر روی اینکه من مادر محبت هستم ؛که من معدن زیبایی ، چشمه آرامش و باران آسایشم !!
تو گفتی که « فقط » من را می خواهی و من چه بی قرار برای این خواسته ات دلم ضعف کرد ! غافل از اینکه تو لیاقت « فقط » من را نداشتی:)
 
امضا : chekav:)
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Narges_D
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا