متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته سوختن برابر عشق | مهدیه احمدی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع مهدیه احمدی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 2,165
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #31
حال من امشب در این درگه به ویرانی رود
حال من امشب خراب است بی قرارم
در دلم غوغا شده این دلم باید از این دنیا رود
من دلم بی تو پی تو میرود ای جان من
 
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #32
من در این درگه که نامردان پی تو بوده اند
من کنار آن دل پرمهر تو جامانده ام
من کنارت ، پیش تو جا مانده ام
من خیالم از دلت راحت که شد
میروم ازکنارت، میروم من پی می خواریم
 
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #33
سوالی نکن فقط برو
بی من برو تو که جواب سوال هایم ندادی برو
تو از دل من خبر داری پس برو
تو دلت را جا گذاشتی برو من دلم به تو خوش بود
تو مرا رنجاندی پس برو
 
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #34
سوال من از خودم اینه چرا باید دلم برای کسی که روزی تمام دلش به نام من بود و حال حتی نگاهش برای من نیست بتپد؟؟؟؟؟؟
 
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #35
سالها از تو و با تو بودن چیزی نفهمیدم. فقط عاشقت بودم و بس
فقط عاشقانه نگاهت میکردم و هوای نفست را می بلعیدم
هوایی که نفس میکشیدی به من جان می داد
هوایت برای من تکرار لحظه های با تو بودنه
نگاهت برای من تکرار همان لحظه هاییست که تو برایم رقم زدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #36
ناز شَستت ای رفیق
جای دستت روگونه ام جامانده
خودت رفتی اما کبودی روگونه ام
یادگاری انگشتان دستی ست که روزی نوازشگر موهای پریشانم بود
صدای فریادت یاری صدایی ست که روزی نوازشگر گوشهای من بود
نگاه پر از خشمت یادگاری نگاه عاشق ایست که جان مرا به جانش می خرید
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #37
لحظه هایی که وجودم از احساست پر بود گذشت
گویی دیگر زمانه برگشته و عوض شده تو دلت را بردی حتی جایش را از روی دلم پاک کردی ولی چه خیال خامی داری تو
خاطراتت را چه میکنی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #38
امشب از دست سرنوشت که بد نوشت نالانم
امشب از ویرانیه دلم کنار خودم نالانم
ای خدا این نوشت سرنوشتت با من چه کرد
درد من بیشتر و دلم داغون کرد
من دلم نابود دلش بود اما سرنوشت
بادلم بد کرد و مرا به خدا سپرت
 
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #39
میان لحظه های جدایی بینمان گاهی میمانم که تو را بخواهم یا عقلم را . گاهی می مانم میان عقل و دل کدام را انتخاب کنم
 
امضا : مهدیه احمدی

مهدیه احمدی

نویسنده افتخاری
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,701
پسندها
50,614
امتیازها
66,873
مدال‌ها
42
  • نویسنده موضوع
  • #40
از بیداری تا خواب فاصله ای به اندازه مرگ تا نفس کشیدن است شاید این فاصله کوتاه و ناچیز باشد. شاید اصلا به چشم نیاید. ولی خیلی مهم است و من به اندازه همین زمان اندک دوستت دارم
 
امضا : مهدیه احمدی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا