روی سایت دلنوشته دختری از جنس باران | niloo_j کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Niloo.j
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 101
  • بازدیدها 3,592
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #91
خداوندا من تقاص دروغم را پس دادم، پس چرا بقیه تقاص پس نمی‌دهند؟

شاید چون من بخشیده‌ام، بقیه نمی‌بخشند...

ولی باز شکرت که این دنیا تقاص دادم که کارم به آن دنیا نرسید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #92
باز شب شد و هجوم افکار نامعلوم، همانند پشه‌هایی که در روز نیستند و در شب هجوم می‌آورند.

این رسم نامردی‌ست! افکارها، مَردید در روشنای روز بیایید تا ببینیم از کدام سو هجوم می‌آورید تا جواب‌تان را بدهیم!

نه که در شب و در تاریکی که نمی‌دانیم چه کنیم و بالاجبار گریه می‌کنیم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #93
تنها صدایی که دوست دارم سکوت را بشکند، صدای ناقوس مرگ است...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #94
من گذشتم از همه کس، از همه چیز، برای رسیدن به او...
و او گذشت از من برای رسیدن به دیگری...
رسم عجیبی است!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #95
روزگار غریبی است آدمیان خود بدی می‌کنند، گناه می‌کنند، دروغ می‌گویند، خ**یا*نت می‌کنند، غیبت می‌کنند، تهمت می‌زنند، دل می‌شکنند و در آخر دیگران را بدترین می‌دانند و خود را پاک‌ترین!
رسم عجیبی است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #96
زلیخا عاشقی کرد، به همسرش قصد خ**یا*نت داشت، دروغ گفت، حتی تهمت هم زد و در آخر چون عاشق بود و دل شکسته داشت، خدا آه دل شکستش را شنید و پاک‌ترین زن شد و به مُراد دلش رسید...
آری خداوند جای حق نشست..‌.
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #97
امروز بیرون زدم؛ از خودم، از خانه، از دنیای مجازی، بی‌هیچ کسی، بی‌هیچ هدفی، بی‌هیچ مقصدی...‌
خیابان‌ها خیابان قدیم نمانده بود، درخت‌ها برهنه شده بودند، آسمان غبار داشت!
سوار تاکسی زرد رنگ همیشگی شدم، سر به شیشه زده بودم، فکر همه چی از ذهنم می‌گذشت.
به مقصدی که آخرین ایستگاه بود رسیدم.
پیاده شدم، قدم می‌زدم در خیابان‌ها، بی‌هوا بودم، به کسی خوردم، زمین خوردم، دردم نیامد از زمین خوردن عذر خواهی کرد و من بدون جواب بلند شدم و به راهم ادامه دادم.
به مغازه‌ی بزرگی رسیدم لباس عروس داشت، همه سفید همه بلند، دامن برخی دنباله داشت بعضی آستین داشتن و بعضی برهنه، ذوق کردم از دیدن این همه زیبایی! در افکارم غرق شدم ولی خنده‌ام با اشک تمام شد.
بیرون زدم، قدم زدم به مغازه‌ی کوچکی رسیدم کارت عروسی داشت،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #98
ای جوانمردان، به زندگی کسی رفتید، وابسته کردید، عاشق کردید، کنارش بودید، آرامش کردید، حالش را خوب کردید، خنده بر لبش آوردید، برای همیشه بمانید دیگر نروید...

رفتنتان نابود می‌کند...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #99
آرامشی عجیب دارم که دلیلش را نمی‌دانم.

شاید به خاطر این‌که گذشتم و گذشت.

شاید چون زخم قلبم را خوب کردم.

شاید چون همه چیز تمام شد.

شاید مرگم نزدیک است.

شاید مُرده‌ام خودم نمی‌دانم.

هر چه هست خوب است...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j

Niloo.j

نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
30/11/18
ارسالی‌ها
5,066
پسندها
70,069
امتیازها
80,673
مدال‌ها
34
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #100
عشق کلمه‌ای که برای همیشه از ذهنم و قلبم بیرون کردم.

ترس کلمه‌ای که تا ابد در قلبم خانه کرد.

جدایی کلمه‌ای که سخت‌ترین روزهایم را برایم ساخت.


آرامش کلمه‌ای که معنی جدیدی برایش پیدا کردم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Niloo.j
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا