روی سایت دلنوشته در همین نزدیکی | ستاره حقیقت‌جو کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع سامیار زاهد
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 35
  • بازدیدها 2,504
  • کاربران تگ شده هیچ

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #11
***
در شروع نوشتنم فقط می‌نوشتم؛
نه واقعیت‌ها را، بلکه چیزهایی که دوست داشتم مردم بخوانند.
کمی که گذشت، متوجه شدم مردم نیازمند خواندن حقیقت هستند؛ نه ایده‌های مثبت اندیشانه‌ی من!
از آن پس نوشتم... !
چیزهایی که دیده و شنیده بودم را به قلمم هدیه کردم.
بعضی نوشته‌هایم را اراجیف خواندند!
اما این‌که آن‌ها توان درک حقیقت را ندارند به من مربوط نیست... !
شاید باید سعی کنند خودشان را عوض کنند... .
بارها گفته‌ام ما در همین نزدیکی نیازمند کمی تغییر هستیم،
آن‌ها می‌توانند از خودشان شروع کنند،
درست مثل من و تو!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #12
***
در همین نزدیکی مادری فریاد ‌میزد:
- پسرم است،
پارۀ تنم است!
کجا می‌بردیش؟
و باز هم کسی بود؛ که خبر مرگ تک پسرش را به فرق سرش بکوباند‌، و بگوید خانه‌اش بی‌شاخ شمشاد شده است... .
آن‌ها فریاد می‌زدند که پسرک برای آزادی جنگیده و کشته شده است!
اما چه کسی جز مادر می‌دانست، که پسر ماننده پرنده‌ای کوچک طالب پرواز بوده است؟!
چه کسی جز مادر می‌دانست، پسرک برای آزادی که نه؛ بلکه
برای آزاد شدن فدا شده است؟!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #13
***
در همین نزدیکی!
چه واژه آشنایی است میان من و هم‌وطنانم،
واقعا آشنا!
در همین نزدیکی چه خون‌هایی که ریخته نشد،
چه کسانی که فرار نکردند؛
چه قضاوت‌ها که صورت نگرفت!
هم‌وطنان من در همین نزدیکی شاهد از هم پاشیدن خانه و خانواده‌هایشان بودند!
درست در همین نزدیکی، در کنار نواحی مرزی چه کسانی که به گلوله بسته نشدند... .
در همین نزدیکی صدای چه کسانی که خفه نشد!
این مردم شاهد خیلی چیزها بودند،
آن‌ها می‌توانستند تغییر ایجاد کنند!
اما بسیاری از آن‌ها به واسطه پول نگاه‌هایشان را از همین نزدیکی گرفتند و به دور دست‌ها چشم دوختند!
به همین دلیل قلبم،
مغزم و تمام وجودم فریاد می‌زند؛ که ما در همین نزدیکی نیازمند یک جفت چشم بینا هستیم!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #14
***
بیایید کمی وسعت دیدمان را کوتاه کنیم،
از دید زدن خانه‌های هم دست بردارید... .
مشکلاتی که در همین نزدیکی و در خانه خودتان رخ می‌دهد را مدیریت کنید؛ تا شاید باعث شود کمی سر و سامان بگیریم... .
همین و بس!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #15
***
من می‌دانم نمی‌شود از این نزدیکی به قیام، در همین نزدیکی پرداخت
سخت است،
سنگین است،
ترسناک است... .
اما بیایید کمی،
فقط کمی دست در دست هم بگذاریم؛
با هم باشیم،
کنار هم قدم برداریم.
من یقین دارم در هرکاری موفق خواهیم شد،
کمی به من بنگرید من درست در همین نزدیکی هستم؛
در همین نزدیکی و نیازمند کمک تک‌تک شما... ‌.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #16
***
من فریاد می‌زنم،
کسی نمی‌شنود؛
من درد می‌کشم،
کسی نمی‌بیند... .
آه راستی فراموش کردم بگویم،
امروز تولد ۳۰ سالگی اما واتسون است!
در سرزمینم، درست در همین نزدیکی انسان‌های زیادی شب‌ها با شکم گرسنه می‌خوابند!
کودکان زیادی از سرما یخ می‌زنند، و حال هم که همه می‌دانیم هم‌وطنان‌مان درست در وسط بی‌بارانی، غرق در بارانند.
اما بیخیال این‌ها،
اصلا چه اهمیتی دارد؟
امروز تولد اما واتسون است.
شاد باشید!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #17
***
بی‌سوادی،
بی‌ادبی و شاید بی‌فرهنگی بین این اجتماع غم دیده و خسته موج می‌زند!
چاره‌ای برای بهتر شدن ندارند،
تمام راه‌ها بسته شده است.
در همین نزدیکی، میلیون‌ها نفر حتی جلد قرمز رنگ شناسنامه را به چشم ندیده‌اند!
این‌که اسم‌شان در آن باشد پیش‌کش... !
در همین نزدیکی پدر فرزند را و فرزند والدین را برای منافع خودش فدا می‌کند... .
در همین نزدیکی کودک شش ساله درست مقابل میدان شهدا گل‌ می‌فروشد و دیالوگ:
- «خاله یه گل بخر!»
عجیب در سرم زنگ می‌زند؛ من صادقانه می‌گویم که تا به حال گلی نخریده‌ام!
در همین نزدیکی بازی‌کن خبره بوکس در میدان شجاعت پیروز می‌شود و ما حتی خبری از او نمی‌گیریم.
چرا دروغ بگویم، راستش گمان می‌کنم در همین نزدیکی بعضی‌ها سگ بار آمده‌اند و با کمال تأسف از سگ...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #18
***
در همین نزدیکی به خاک و خون کشیده شد زندگی‌مان،
در همین نزدیکی به لجن‌زار کشیده شد عقایدمان... .
در همین نزدیکی غرق در خون و بدی شدیم و باز ادعای پاکی داریم!
در همین نزدیکی... .
در همین نزدیکی به خاک و خون کشیده شد زندگی‌مان،
در همین نزدیکی به لجن‌زار کشیده شد عقایدمان،
در همین نزدیکی غرق در خون و بدی شدیم و باز ادعای پاکی کردیم؛
در همین نزدیکی!
بله درست در همین نزدیکی... .​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #19
***
«الف» و «ب» ادبیات کشورمان را به یاد دارید؟!
همان دختران کوچک و بی‌گناهی که..‌. .
بله! آتنا و بنیتا،
بی‌گناهانی که به‌ وسیله انسان‌های حیوان صفت کشته شدند،‌ در همین نزدیکی... !
درست کنار گوش تک‌تک‌مان.
کمی حواستان را جمع کنید،
با شما هستم؛ بله خود شما!
چرا کمی توجه و دقت به خرج نمی‌دهید؟
شما انسان هستید، کمی انسانیت به خرج دهید.
در غیر این صورت نمی‌دانم چطور بگویم،
اما سعی کنید به گونه‌ای خودتان را به گور بکشانید... .
آه، که من نمی‌دانم کدام خاک توان تحمل کردن جسم شما را دارد!
انسانیت داشته باشید، تولید مثل را حیوانات نیز به خوبی آموخته‌اند!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

ستاره حقیقت جو

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
11/8/18
ارسالی‌ها
2,089
پسندها
31,351
امتیازها
66,873
مدال‌ها
30
سطح
33
 
  • #20
***
در همین نزدیکی، مرگ در کمین توست!
مرا باور کن،
این هشدار را جدی بگیر.
من خیر تو را می‌خواهم،
من خیر تمام مردمم را می‌خواهم!
بیایید از این پس تمام مشکلات را جدی بگیریم؛ از به مسخره گرفتن اتفاقاتی که در حال رخ دادن است خسته نشده‌اید؟
بیایید کمی این سیاست پوچ را جدی بگیریم؛ فقط کمی!
همه رفتند... .
تمام کسانی که لایق ماندن بودند گریختند.
بهتر نیست با کسانی که هستند پیمان دوستی ببندیم؟
من مطمئنم در راه شکست شیطان پیروز خواهیم شد!
فقط باید با هم‌ باشیم، همین و بس... !​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

موضوعات مشابه

عقب
بالا