روی سایت دلنوشته هَس یا حِس؟! |هانیه:') کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع KãrMãW
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 2,888
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
بعضیام...
اون بادومی‌اند که
با ده‌تا
لیوان آبم، تلخیشون
نمیره!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #12
امانت‌دار خوبی نیستم!
آمد...
دلی به دستم داد،
نگاهش کردم؛
دل زیبایی بود، می‌توانستم داخلش زندگی کنم
مانند بقیه نبود؛
پاک و مهربان بود... گویی تا به حالا کسی را راه نداده بود، فرق داشت...
ولی... ولی انتقام نگذاشت که لانه کنم در آن دل و ملکه دلش شوم... او فکر می‌کرد شاه دل من است ولی من اهل دل دادن نبودم، من...
دل را می‌گرفتم در مشتم... اذیتش می‌کردم... آدم بدی شده بودم... لذت می‌بردم از بازی دادن!
یک تیغ برداشتم روی دلش اسمم را نوشتم، خون زیادی از آن رفت... قلبش تکه تکه شده بود... پر از جای تیغ... پر از زخم... اما من بی‌رحم‌تر از این حرف‌ها هستم...

گذاشتمش زمین و پایم را رویش گذاشتم... شکستمش، لهش کردم...
خیلی راحت‌ و سنگدل رد شدم و رفتم، بازی تمام شد!

هه... من همان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #13
یادت است...
گفتی لباس کوتاه نپوشم؟
گفتی همیشه لباس روشن بپوشم؟
گفتی نگذارم کسی موهایم را ببیند؟
گفتی هرگز نباید ناراحت باشم؟
یادت است دیگر...؟
بیا و ببین
بعد از رفتنت دست کشیدم از لجبازی و
لباس بلند پوشیدم
رنگش سفید است، روشن می‌خواستی دیگر؟
مو...؟
بهتر بود نباشند موهایی که بی‌تاب نوازش‌هایت بودند!
بیا ببین با چه خوشحالی بعد از تو
در قبر مشکی زیبایی دراز می‌کشم!
چه گل‌های زیبایی بر مزارم می‌آورند!
...
کاش تاریخ فوت را می‌نوشتند:
"یک روز پس از ترک شدن!"

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #14
اگر...
فردایی نبود،
مرا دیگر ندیدید،
دیگر صدایم را نشنیدید،
دیگر جواب زنگ و پیام ندادم،
و دیگر نیامدم...
فقط حلال کنید
و خبرش را به هم‌نفسم برسانید...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #15
می‌دونی چی‌ کمیاب شده...؟
آب پاک صداقت، که موج وجودش به ریشه دلامون برسه و ته دل هممون رو از صداقت سیراب کنه.
هوای رفاقت که توی این "هوای" سرد، محکم دستامون رو بگیره و توی خوشی‌ها و غم‌ها پشتمون باشه.
آتیش عشق که توی شعله‌هاش بسوزیم و بسازیم... و توی گرماش آرامش بگیریم.
خاک... حرفی ندارم در موردش، هنوز دلم تفسیرش نکرده.

ولی کمیاب شدن چهار عنصر زندگیمون که
باهاشون زندگی می‌کنیم،
نذارین دلیل‌های زندگیمون از بین برن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #16
غروب...

من همان موجی هستم که هر روز به هنگام غروب، تشنه‌تر از دیروز به سوی ساحل تو می‌آیم برای لحظه‌ای لمس کردنت و دیدنت وقتی بر روی ماسه‌های ساحل می‌نشینی و به غروب نگاه می‌کنی!
تو به غروب نگاه می‌کنی و من به تو... تو با غروب آرام می‌شوی و من با دیدن تو...
و غروب بهانه‌ای می‌شود برای دیدنت... پابرجا باشد غروبی که دلیل ارامش‌ها است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #17
ساده...

ساده بخند
ساده زندگی کن
ساده گریه کن
ساده بگو
ساده بگذر
ساده ببخش
ساده بشکن
ساده...
بگذار بگویند
" ساده‌ است"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #18
انتخاب...

بیایید یاد بگیریم که...
نباید عاشقانه فردی را برای زندگی انتخاب کنیم و عاقلانه با او زندگی کنیم! با این کار زندگی فرومی‌پاشد، باید عاقلانه فردی را انتخاب کرد و عاشقانه با او زندگی کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #19
زندگیمون شده یه هزارتو...
هزارتویی که توی مسیرش دشمنایی از جنس آدم با خلق و خوی گرگ وجود دارند.
ولی ما توی این هزارتو چیکار داریم؟ داریم دنبال چی می‌گردیم؟
شاید امدیم که تجربه کنیم و آخرشم می‌رسیم پیش همونی که این هزارتو رو آفرید.
پس دست بکشین از خون بازی با جون آدما، بیا یک راه سالم انتخاب کن که بعدا بتونی سرت رو جلوش بلند کنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW

KãrMãW

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
29/4/18
ارسالی‌ها
1,316
پسندها
26,656
امتیازها
58,173
مدال‌ها
10
سطح
0
 
  • نویسنده موضوع
  • #20
دیگه تنت همه بویی میده... بوی تمام اون
آغوشایی که روی همه باز کردی!
یادمه بهت گفتم "آغوشت رو به جز من، روی هیچ کس باز نکن."
چقدر زیبا سعی کردی...
جای منو با عطرهای دیگه پر کنی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : KãrMãW
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا