- تاریخ ثبتنام
- 10/8/20
- ارسالیها
- 3,004
- پسندها
- 6,120
- امتیازها
- 33,273
- مدالها
- 16
سطح
13
دوید مادر و در چشم های او نِگریست
-«سلام... » بعد درآن بازوان خسته گریست
که تشنه است کویری که در تنش دارد
که هفت سال و دو ماه است که عطش دارد:/
دل به تغییر به تحقیر به زندان دادمدوید مادر و در چشم های او نِگریست
-«سلام... » بعد درآن بازوان خسته گریست
که تشنه است کویری که در تنش دارد
که هفت سال و دو ماه است که عطش دارد:/
وسط تلویزیون باختم و جان دادم
یک نفر از وسط کوچه صدا کرد مرا
بازی مسخره ای بود رها کرد مرا