روی سایت دلنوشته‌ی من بی‌تو | ayda2283 کاربر انجمن یک رمان

[AYDA HOSSINY]

نام دلنوشته : من بی‌تو
نام نویسنده : ayda2283
تگ: محبوب
ویراستار: ستاره لطفی
مقدمه:
می‌نویسم برای تو... .
می‌نویسم به یاد تو... .
همه فکر می‌کنند عاشقم اما
من فقط یک بازنده‌ام...!
قلبم را به تو باختم... .
سرش شرط بستیم دیگر
تمام جانم برای تو!

 

[AYDA HOSSINY]

«دلنوشته‌ی ببار بارون»
ببار بارون... .
ببار بارون بزار آروم بشه دردام... .
ببار بارون بزار ترمیم بشه زخمام... .
ببار بارون مگه این اشک‌ها حقم نیست؟
ببار بارون بذار گریه‌م بگیره... .
ببار بارون بذار عاشق بشم توی این بارون!
ببار بارون بذار یادم بره مردم!
ببار بارون بذار یادم بره چشماش... .
ببار بارون مگه این درد حقم نیست؟!
ببار بارون... دل عاشق، شکسته!
ببار بارون بذار یادش بیاد روزهای خوبمون... .
ببار بارون بذار یادش بیاد پرسه‌های عاشقانه‌مون... .
ببار بارون مگه این بغض حقم نیست؟
ببار بارون ببار شاید خدا یادش بیاد این بندش رو!
ببار بارون؛ ببار شاید یادم بره درد قلبم رو!
ببار بارون بذار یادم بره موهای خیسش زیر بارون رو... .
ببار بارون بذار یادم بره دستای گرمش توی دستام رو!
ببار بارون بڋار...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[AYDA HOSSINY]

شکستم!
وقتی که بازی‌ام دادی... .
بازیچه‌ام کردی... .
کارت که تمام شد
صدایم کن تا تکه‌های غرورم را جمع کنم!

 

[AYDA HOSSINY]

ای ماه... .
تو هم تنهایی؟
توهم بغض داری؟
توهم درد داری؟
تو هم از این شب‌های تاریک می‌ترسی؟
از این غروب بی‌طلوع؟!
تو دیگر چرا؟!
نکند عاشق شدی؟!
آه پس دردم را می‌فهمی... .
خیلی درد دارد نه؟!
چطور تحمل می‌کنی!
من ‌که نمی‌توانم...!
دلم کمی خواب می‌خواهد!
یک فرشته‌ی نجات
خوابش از جنس مرگ و... .
فرشته‌اش عزرائیل باشد!
و در نهایت خوابی ابدی... .
شب‌ها!
خوابش را می‌بینم... .
او که من را یادش نمی‌آید!
منم که هر بار خواب تصادفی دیدنش را می‌بینم!
دلم عجیب خواب می‌خواهد
خوابی از جنس آرامش... .
خوابی که در آن کابوس و رویایم
او و چشم‌هایش نباشد!
چقدر سخت می‌شود خوابیدن
وقتی که می‌دانی
صبح... .
دوباره چشمانت را باز می‌کنی!
در حالی که... .
جای او در کنارت خالی است!

 

[AYDA HOSSINY]

خدایا!
دلم گرفته... .
از این روزها دلم گرفته... .
از این روزهای سخت
از این شب‌های تار
از این ماه‌های نحس
از این هفته‌های تلخ
از این سال‌های دردناک
از این کابوس‌های نا تمام
حتی دلم از قلبم هم گرفته است!
چه بی‌وفا برای دیگری می‌تپد!

 

[AYDA HOSSINY]

خدایا!
صبرم بده!
یا به اندازه صبرم دردم بده... .
یا به اندازه دردهایم صبرم بده!
صبر من سال‌هاست که تمام شده اما
دردهایم همچنان قلبم را می‌فشارد!
این قلب نفهم من
اما همچنان می‌تپد... .
نه برای من!
برای دیگری می‌تپد... .
برای دلیل دردهایش می‌تپد!
من دردم یکی است... .
درمانم هم یکی است!
طبیب درد بی‌درمانم هم یکی است!
حال این خود درد دیگری است... .
طبیب دردهای بی‌درمانم
هست... .
اما برای من نیست!

 

[AYDA HOSSINY]

باران می‌آمد... .
هوا بدجور دو نفره بود
اما تنها چیزی که نصیب من شد!
مرور خاطرات دونفره مان بود...!

 

[AYDA HOSSINY]

آرام، آرام... .
واژه، واژه... .
غزل، غزل عاشقت شدم!
روی دیوانم نوشتم
دیوان عشق‌های فراموش شده!

 

[AYDA HOSSINY]

دوریت... .
به قیمت جانم تمام شد!
تاریخ مرگم را
با روز رفتنت ست کرده‌ام!

 

[AYDA HOSSINY]

فراموشی
نعمت بزرگی است!
زندگی آسان می‌شود وقتی
حتی اسمش را به یاد نداری...!