• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

روی سایت دلنوشته‌ی من بی‌تو | ayda2283 کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
زنگ زدم... .
تا فقط صدای نفس‌هایت را بشنوم!
وقتی گفتی:
-«شما؟»
سرم گیج رفت!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
قدم، قدم!
قدم می‌زنم در خیابان عشق... .
خیابانی که به اندازه عشق‌مان عمرش کوتاه بود!
حالا در این خیابان تنها شده‌ام با جا ماندگان عشق!
تو که دربست گرفتی و رفتی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
تاوان می‌دهی!
تک‌تک قطرات اشکم
برای شستن گناهی بود
که با دلم کردی... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
از همون بچگی... .
فلسفه عشق رو به ما آموختند!
با همان جمله‌ی مشهور!
« یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا، هیچ‌کس نبو!»
تا عشق بوده، همین بوده!
همیشه عاشق بدبخت بوده، معشوق نبوده!
گاهی خدا بوده و گاهی نبوده... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
همیشه اول قصه‌ها می‌گن
یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا، هیچ‌کس نبود!
اما زندگی من از اولش هم یک کابوس تلخ بود... .
من بودم و اون نبود!
حتی خدا هم نبود!
اگه بود... .
چرا وقتی صداش زدم
اون رو بر نگردوند؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
یکی
صبر کن دارم دردهام و می‌شمارم!
یکی... .
نه!
همه‌ی درد من فقط یکیه!
اما به خدا، ندیدنت درد خیلی بدیه!
دلم می‌خواد وایستی
من فقط بهت زل بزنم... .
اون وقت همه‌‌ی دردام میشه یکی!
اونم اینکه نمی‌تونم بغلت کنم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
«آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد»
آب زدم شهر را... .
تمام خیابان‌ها
تک‌تک کوچه‌ها
حتی همان کوچه‌‌ی مخفی!
نمی‌آیی؟
مگر دوستم نداشتی؟!
چرا رفتی؟
تنهایی چرا؟
چرا من را نبردی؟!
آه شاید نمی‌دانستی!
بعد از تو، من هم رفتم!
به دنبالت هرجا که فکرش را کنی گشتم
نبودی!
من برگشتم... .
فقط راه را گم کردم سر از قبرستان در آوردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
به بهانه‌ی باران
تمام شهر را قدم زدم!
باران بهانه بود... .
من تورا می‌خواستم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
من و تو
دست در دست هم... ـ
زیر باران
قدم، قدم... .
شانه به شانه‌ی هم
آه چه رویای شیرینی!
اینقدر شیرینی این رویا زیاد بود
به گمانم دیابت گرفته‌ام!
آخر می‌دانی؟
دیگر هیچ دردی را جز دوری تو حس نمی‌کنم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY

AYDA HOSSINY

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
25/5/19
ارسالی‌ها
749
پسندها
38,999
امتیازها
58,773
مدال‌ها
22
سن
21
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
تمام عمر
به دنبال تو گشتم!
از همان روزی که رفتی... .
من تمام کوچه، پس کوچه‌ها را
زیر باران به دنبال تو گشتم!
اینجایی؟
نه؛ انجایی؟!
کجا رفتی تو تنهایی که من اینگونه بی‌تابم... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AYDA HOSSINY
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا