متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته لبخند |ainoosh کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع •ÂÏÑÔÔŠĤ•
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 27
  • بازدیدها 1,264
  • کاربران تگ شده هیچ

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #11
***
دل که خسته شود
تصمیمات را به مغز می‌سپارد!
حتی اگر این تصمیمات نیاز به احساس داشته باشند... .
شوخی که نیست
قلب
خسته شده است...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #12
***
نمی‌دانم چطور یک‌نفر می‌گوید لبخندهایش ظاهریست؟
من وقتی لبخند می‌زنم،‌‌ حتی اگه در غمگین‌ترین حالت ممکن هم باشم،
شاد می‌شوم!
شاد بودن جزئی از وجود من است و نه تو نه دیگری،
نمی‌تواند آن را از من بگیرد... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #13
***
دارم فراموشت می‌کنم...
راحت‌تر از چیزی که فکرش را بکنی!
اما هنوز هم می‌ترسم...
که فاش کنی راز هایم را...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #14
***
می‌دانی دوستم
من تو را می‌پرستیدم
دقیقا مانند کودکی که مادرش،
در چشمانش،
همانند یک فرشته جلوه می‌کند!
اما تو تمام چیزهایی را که تصور می‌کردم را
از بین بردی!
تو این بُتی را که ساخته بودم شکستی
بت من از جنس آهن بود... .
مگر تو با چه برسرش کوبیدی که این‌چنین خورد شد؟!
اوه درست است!
چه چیزی قوی تر از «جملات»؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #15
***
لبخند بزن دختر!
دنیا هنوز در جریان است
چرا زانوی غم بغل گرفته‌ای؟
پاشو و برقص!
شادی کن و بخند!
با رفتن اون که دنیا به پایان نرسید.
به‌قول او:
- «افراد زیادی هستن که در آرزوی دوست شدن با تو هستن!»
هنوز سنی از تو نگذشته است
هنوز راه زیادی در مقابلت است
هنوز قرار است با افراد زیادی ملاقات کنی
مطمئن هم باش، توهم یک دوست را برای خودت پیدا می‌کنی؛
پس پاشو و برقص،
شادی کن و بخند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #16
***
وقتی غمگینی لبخند بزن!
تضمین می‌کنم تمام غم‌هایت
را فراموش خواهی کرد!
فکر کرده‌ای من چگونه او را
فراموش کرده‌ام؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #17
***
می‌دانی؟
در این فکرم که چاقو بیشتر می‌برد یا شمشیر؟!
شاید هم شیشه؟!
تو کدام بودی؟!
کدام بودی که این‌همه را زخم زدی؟...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #18
***
همه می‌گویند آن که لبخند می‌زند، هزاران درد دارد؛
اما من معتقدم که آن که لبخند می‌زند شادترین بر روی زمین است!
ما انسان‌ها تمام لبخندهایمان را
«تظاهر»
نام می‌گذاریم!
غافل از آن که
نصف این تظاهرات باعث شادی می‌شوند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #19
***
می‌دانی رفیق جان؟
بیشتر از این که دل‌تنگت باشم،
از تو می‌ترسم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

•ÂÏÑÔÔŠĤ•

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
109
پسندها
1,558
امتیازها
9,703
  • نویسنده موضوع
  • محروم
  • #20
***
می‌خواستم سرد شوم،
بد شوم!
جوری شوم که هیچکس نزدیک من نیاید؛
اما برای بار هزارم فهمیدم...
نمی‌توانم بد باشم!
و من نمی‌توانم سرد باشم!
من همانم که هستم؛
تغییر نمی‌کنم!
اما تو دیگر مرا نخواهی دید...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

موضوعات مشابه

عقب
بالا