" به نام ایزد منان "
هر انچه از دل برآید، خوش آید!
کاربر گرامی نهایت قدردانی را داریم که نوشته های زیبایتان را در انجمن یک رمان به اشتراک می گذارید!
خواهشمندیم پیش از پست گذاری و شروع دلنوشته ی خود، قوانین زیر را به خوبی مطالعه بفرمایید. "قوانین بخش دلنوشته ی کاربران"
پس از گذشت حداقل 15 پست از دلنوشته تان، می توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید. "درخواست تگ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
سعی کرد کودکی کند
از کنار همه چیز بگذرد
گذشت و گذشت
ولی کودکی نکرد!
چون انکار هیچگاه پاسخگو نیست
دخترک از غریبهها میترسد
دخترک آز آشنایان خود بیشتر میترسد
دخترک تنها ماند...
دخترک از تنهایی میترسد!
***
دخترک بزرگتر میشود
مدرسهاش را عوض میکند
هم سن و سالهایش بزرگتر شدهاند
!و همچنین متفاوتتر
دخترک هم سنو سالهایش را نمیشناسد
کسانی که عوض شدهاند
لباسهایشان، مدل موهایشان، طرز حرف زدنشان و...
و باز دخترک میترسد!
میترسد از آینده...
***