شَفَــق هنرمند انجمن سطح 43 ارسالیها 1,515 پسندها 59,947 امتیازها 63,073 مدالها 27 20/9/19 نویسنده موضوع #31 کمکم دخترک میبیند که چشمهای پسر دیگر مال او نیست... ولی گرمای دستانش مانند آهنربا میماند که نمیگذارند دخترک ناراحت شود و فاصله بگیرد. *** آخرین ویرایش 25/10/19 امضا : شَفَــق
کمکم دخترک میبیند که چشمهای پسر دیگر مال او نیست... ولی گرمای دستانش مانند آهنربا میماند که نمیگذارند دخترک ناراحت شود و فاصله بگیرد. ***
شَفَــق هنرمند انجمن سطح 43 ارسالیها 1,515 پسندها 59,947 امتیازها 63,073 مدالها 27 20/9/19 نویسنده موضوع #32 پسرک دستهای دختر را رها میکند نگاه ها پر از ترحم میشوند ولی باز هم پسرک شانه به شانهی دخترک راه میرود. *** آخرین ویرایش 25/10/19 امضا : شَفَــق
پسرک دستهای دختر را رها میکند نگاه ها پر از ترحم میشوند ولی باز هم پسرک شانه به شانهی دخترک راه میرود. ***
شَفَــق هنرمند انجمن سطح 43 ارسالیها 1,515 پسندها 59,947 امتیازها 63,073 مدالها 27 20/9/19 نویسنده موضوع #33 فاصلهشان بیشتر و بیشتر میشود تا اینکه پسرک بعد از مدتی دست در دست دختری دیگر رو به دخترک میگوید: -ما فقط دوست بودیم و من الان دارم عشق رو تجربه میکنم و امیدوارم تو هم این حس شیرین رو تجربه کنی. *** آخرین ویرایش 25/10/19 امضا : شَفَــق
فاصلهشان بیشتر و بیشتر میشود تا اینکه پسرک بعد از مدتی دست در دست دختری دیگر رو به دخترک میگوید: -ما فقط دوست بودیم و من الان دارم عشق رو تجربه میکنم و امیدوارم تو هم این حس شیرین رو تجربه کنی. ***
شَفَــق هنرمند انجمن سطح 43 ارسالیها 1,515 پسندها 59,947 امتیازها 63,073 مدالها 27 20/9/19 نویسنده موضوع #34 دخترک میشکند و ترسهایش بر میگردند. اشکهایش روان و تمسخر در نگاه دیگران ریزان به قلب او... *** آخرین ویرایش 25/10/19 امضا : شَفَــق
شَفَــق هنرمند انجمن سطح 43 ارسالیها 1,515 پسندها 59,947 امتیازها 63,073 مدالها 27 20/9/19 نویسنده موضوع #35 دخترک باز تنها ماند دخترک از تنهایی میترسد از یاد عشقش و یادآوری خاطراتشان میترسد دخترک از همهی دنیا میترسد. *** آخرین ویرایش 25/10/19 امضا : شَفَــق
دخترک باز تنها ماند دخترک از تنهایی میترسد از یاد عشقش و یادآوری خاطراتشان میترسد دخترک از همهی دنیا میترسد. ***
شَفَــق هنرمند انجمن سطح 43 ارسالیها 1,515 پسندها 59,947 امتیازها 63,073 مدالها 27 20/9/19 نویسنده موضوع #36 از دستهای دخترک خون میچکد و ترسهایش همراه با سیل اشکهایش از بین میروند و دخترک برای همیشه چشمهایش را روی این دنیای پر از ترس میبندد. پایان امضا : شَفَــق
از دستهای دخترک خون میچکد و ترسهایش همراه با سیل اشکهایش از بین میروند و دخترک برای همیشه چشمهایش را روی این دنیای پر از ترس میبندد. پایان