متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته اندکی مرا بشنو | _sanam_gh کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #11
خسته از تکرار بی پایان دلدادگی
از رسم نا رفاقتی های زندگی
خسته از این ناخوش احوال یا
از تکرار نبودن ها
از این حس تلخ دل بریدگی
خسته از این غم فرسوده ای که دچارشم
از این دلشکستگی
که دیگر مبتلا یشم...
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #12
چه دلتنگت شده ام
مَنِه دست و پا بسته را ببین
که در خیالت غرق شده ام
تو نمیدانی که درگیرت شده ام
رفتی و مرا از خود
چه بی خبر گذاشته ای
نمیدانم!
انگاری که دیگر
تو مرا از خویشتن گرفته ای...
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #13
هیچکس ما را برای خودمان نمی‌خواهد
همه ما را برای دریافت، یک لیست از نیازهایشان طلب دارند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #14
یاوه گویی شده ام در نبودت
که دگر از فرط دلتنگی
آرام جان ندارم...
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #15
در نبودت
این آدما شایعه کردن که این لعنتی هنوزم
به بی رحم ترین حالت ممکن دوست داره
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #16
آشفته ام
مظربم
سرگردان و حیرانم
هر شبانه را
در پی مستی ام
نایی برای صحبت ندارم
انگار که
دچار وهم وخیالم
هیچ رنگی در رخسار ندارم
نمیدانم که دیگر چرا؟
احساس خوبی به این زندگی ندارم!
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #17
چه بگویم از درد بی تاب عشق
که غیر ممکن شده
دیگر برای رسیدن بهش!
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #18
دلم می‌خواهد خودم را بردارم وبروم یک جایی دور...
دور ازچشم همه این آدمای شهر!
جایی که دست هیچکس بهم نرسه
دلم می‌خواهد این احساس و بِکَنَم ازهمه
دیگر نمیدخواهم دلم گیر کسی باشد که اینگونه بد دلگیرش شود
حوالی من رد نشوید
نمی‌خواهم
زخمی را که زده‌اید و دلی را که شکسته‌اید
را مداوا کنید
دیگر برای این چیزها دیر شده است
بروید
از من دور شوید
نمی‌خواهم که
درگیر ناخوش احوالی هایم شوید!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #19
زمان می‌گذرد و عمری را بر باد می‌دهیم

و تنها چیزی که از ما باقی می‌ماند اندکی خاطره بیش نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #20
حال دلم خوب نیست

اونی که می‌خوامش

مال من نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا