متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته اندکی مرا بشنو | _sanam_gh کاربر انجمن یک رمان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #21
همه انگیزه ام از عشق تو بودی

تو هم که دل ما را ربودی

رفتی و حتی نپرسیدی

ای دل بیچاره

تو دیگر از که بودی!
 
آخرین ویرایش
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #22
دلم می‌سوزد به حال خودم
که چقدر احمق بودم
از اینکه شکست خوردم
از اون آدمی که به من نیشخندی می‌زند
و می‌گوید دیدی آخر دلت را بردم!
آخ دل غم زده‌ام
آرام بگیر
هیچکس مقصر حال بدت نیست!
اشتباهات من انتخاباتم بودن
فقط می‌سوزم از اینکه
من از خودم خوردم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #23
اندکی مرا بشنو
ای تویی که مرا از خود ربوده ای!
بفهم حال دلی را که رها کرده ای
کاش می‌شد کمی مرا می‌فهمیدی
می‌فهمیدی، حال یک آدم زخم خورده را
همان زخمی که قرار بود روزی مداوایش کنی
اما حالا که ندارمت
نمک گیرت شده‌اند این زخم ها
نمیطدانی که چجور...
می‌سوزاند از اعماق، وجودم را..!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #24
نیستی اما خیالت لحظه ای مرا تنها نگذاشته

نیستی

انگاری دلم ترک برداشته

نیستی

بغض تو گلوم یک غده ساخته

میبودی

می‌دیدی دلی را که برایت چیزی کم نذاشته

بی‌معرفت نبودی که

بی‌رحم نبودی که‌‌‌‌...

تنهام گذاشتی

و شب ها بی رحمانه مرا در اسارت خاطراتت می گیرند

من اشتباه کردم

اما مقصر نبودم!

محاکمه می شوم من بدست عشقی که تو

تو وجودم کاشتی

کاش منو کمی دوستم داشتی

دلم می‌خواد برگردی

بگم هستم آشتی، آشتی....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #25
تمامم پر شده از احساس تلخ دلتنگی...
تمام کن مرا از نبودنت
دلم را هوایی کردی
حالا هم که هوایت را کرده...
نیستی
کاش می‌شد سر زده می‌امدی به دیدنم
بی تو برایم دنیا دروغی بیش نیست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #26
مرا به خودم برگردان!
تو ای رهگذری که
بی صدا رفتی و
به جسم نیمه جانم رحمی نکردی
حال دگر
روح فریب خورده مرا
به کجای می‌بری؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #27
زبان هم گاهی عاجز می‌شود
از گفتار ناقص قلبی
که عشق را در خود شایع می‌کند
و احساسی را به ذهن شعار می دهد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #28
گاهی آنچنان دلم می‌گیرد
از زیر دوش ماندن این حجم از خاطره
از تنهایی و کز کردن تو‌ اتاق تنگ و سوت کوری که مدام دلتنگی را به رخ می‌کشاند
از این نا گفتنی هایی که تبدیل به بغض می‌شود
و قلب را از درد مچاله می‌کند
نمی‌دانم!
اما گاهی شب ها که از راه می‌رسد
پسمانده حرف‌ها، دردها و یا بغض‌ها
مثل گلوله‌ای اشک می‌شوند و بی تابانه در
گوشه ای از‌ چشمانم
بی هوا سرازیر می‌شوند...

 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #29
خیال همیشه بودنت را
دگر به گور خواهم برد!
من عاشقی بودم در قلب متروکه
تویی که مرا از خود طرد کرد
حال چگونه می‌توانم بودنت را به تصویر بکشم..؟


 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : sanam_gh_

sanam_gh_

مدیر بازنشسته
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,886
پسندها
8,653
امتیازها
33,973
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #30
دیگرحساب روزایی که نیستی در کنارم
از دستم در رفته!
اما من قلبم را به وجود خیالیت
نزدیک نگه داشتم
از عشقی که هنوز از دلم در نرفته!




 
امضا : sanam_gh_
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا