متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت دلنوشته‌ی ابد و یک روز | شقایق سیدعلی کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع AVA_SEY
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 1,930
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
«به نام آن‌که قلم را آفرید»
79530F13-253A-4F78-A9E2-B46F282F6FD1.jpeg
نام دلنوشته: ابد و یک روز
نام نویسنده: شقایق سیدعلی
تگ: منتخب
ویراستار: بیتا شایان
مقدمه:
در این دیار که مردمانش مرا نمی‌خواستند، قاضی که عدالت را در تنهایی ما می‌دید.
«ابد و یک روز تنهایی»
به دل ماتم من
حکم کرد...
تا یک روز پس از مرگ هم در گرداب بی‌کسی خود
جنون‌وار برقصم.
و هنوز هم مردم
به ریش من و تنهایی‌هایم،
«هارهار»
بخندند... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

Maede Shams

مدیر بازنشسته
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,870
پسندها
77,371
امتیازها
95,555
مدال‌ها
48
  • #2
•| بسم رب القلم |•


آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...

IMG-20200319-WA0010.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.

"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Maede Shams

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
***
هی مردم!
من در زیر آوار مانده‌ام.
آوار کسی که قرار بود متضاد شود، با سیلاب آشوب زندگی
و
تا آخرش تکیه‌گاه من باشد.
به قاضی بگویید:
عاشقانه‌های یتیمم را به بهزیستی اندوه بفرستد.
من تا ابد و یک روز
در زیر خرابه
خواهم ماند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
***
من که می‌‌خندم غمم
بی‌انتهاست.
من اقیانوسی هستم از آشوبم.
قاضی، ما را برای زهر خنده‌های‌مان محکوم کرد؛ تا ابد و یک روز غمگین‌ترین غمگین شهر باشیم.
و باز هم اندوه تمنای ما را داشته باشد!
ای مردم
به بدبختی بگویید:
ما تمامیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
***
من تو را بخشیدم.
از غمت حال خرابی را به چشم می‌دیدم.
اما ز یادم نرفت رنج چشیدن‌ها.
همین است که هر شب، آه در سینه
سرگردان پرسه می‌زند.
تقلا دارد برای بیرون آمدن از بین کوه بغض گلویم.
و خدا هم مارا
ابد و یک روز
محکوم کرد به سکوتی غمناک، برای این حجم از
عشق به تو.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
***
نقطه قوت زندگی ما این است:
«آن‌قدر که همه چیز را از دست دادیم
دیگر از هیچ نداشتن‌ها نمی‌ترسیم.»
مردم کاش بفهمند، قاضی کاش کمی درک کند.
حتی اگر ما را ابد و یک روز
محکوم کند به سکوت.
ما به احترام دم نزدن، بغض‌های‌مان لب را باز نمی‌کنیم.
پلک‌های ما حال برهم دوخته شده است.
احساسات را رنگ منطق زدیم!
ما غمگین نشینیم
از جنون سایه‌ها هیچ خبر نیست که نیست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
***
ما در بیست‌و‌چهار ساعت روز
بیست‌و‌پنج ساعت دلتنگی را می‌‌چشیم.
دلتنگی آن‌قدر امتداد دارد در روز
که جنون‌وار می‌نویسیم.
امّا وای به حال شب!
که پر از فریاد است.
شیون در آن هیچ‌گاه یک بار نبوده!
با این حال همه گوش‌‌‌های خود را
پنبه باران کرده‌اند.
وای به حال حکم شب
که برای ما ابد و یک روز حال خرابی برید.
و من از عشق ماه به آسمان پناه بردم!
بی‌خبر از آن‌که آن همه ستاره چشمک زن
شبی، به آغوش ماه من رجوع کرده بودند!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #8
***
من تو را نمی‌بخشم.
نه برای این جهانی پر از‌ شیون!
نه برای این‌که سکوتت هم طعم دروغ می‌داد!
نه برای هق‌هق‌ شبانه‌ام!
نه برای آن‌که عطراگین بودی از بوی او!
نه عزیزم!
موضوع این است:
که ما محکوم شدیم به ابد و یک روز، بعد از تو
که هیچ‌کس‌ را
نمی‌توانیم حتی کمی دوست داشته باشیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
از حزن نپرس، از‌ حال‌خرابی‌ نپرس!
که سرشار از‌ نفرینم، که می‌لرزم از سوز غم
و تو همان جانی، آن‌قدر‌ جهانی
که وسع غم دریای من، در‌یک قطره چشمت
خلاصه می‌شود.
جنگل جالیز
در‌ موج موهایت توصیف‌ شد.
و من
محکومم به ابد و یک
روز
برای تو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY

AVA_SEY

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
1,787
پسندها
16,051
امتیازها
40,573
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #10
***
جنگلی در ذهن من است.
من در خلاُ تنهایی، منتطر تو
در هوسم غوطه زدم.
از این خواب سپید، کابوس سهم من است.
و ابد و یک روز
محکومم
به کابوس
نبودنت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : AVA_SEY
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا