مشاعره مشاعره با اشعار مولانا

[M.Fakher]

آب تــویی کــوزه تــویی آب ده این بـــار مـــرا
دانـــه تویــی دام تــویی بــاده تویی جام تـویی:/

اشتباهه ولی باشه

یکی جان عجیب باید که داند جان فدا کردن
دو چشم معنوی باید عروسان معانی را

 

[.MOON.]

اشتباهه ولی باشه

یکی جان عجیب باید که داند جان فدا کردن
دو چشم معنوی باید عروسان معانی را

بررسی شد. درست می‌باشد.
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غـم که هزار آفرین بر غم باد

 

[M.Fakher]

بررسی شد. درست می‌باشد.
آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

دیدی که مـرا هیچ کسی یاد نکرد

جز غـم که هزار آفرین بر غم باد

مصراع اولش اینه
اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد


در گلو ماند خس او سالها
چیست آه خس مهر جاه و مالها

 

[.MOON.]

مصراع اولش اینه
اندر دل بی‌وفا غم و ماتم باد


در گلو ماند خس او سالها
چیست آه خس مهر جاه و مالها

حتما که نباید از مصراع اول باشد
خود می دانم

آشکارا شود این دل چو زبان برخیزد
این مجابات مجیر است در آن قطعه که گفت
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد

 

[SAN.SNI]

حتما که نباید از مصراع اول باشد
خود می دانم

آشکارا شود این دل چو زبان برخیزد
این مجابات مجیر است در آن قطعه که گفت
بر سر کوی تو عقل از سر جان برخیزد

دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی
باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من

 

[M.Fakher]

دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی
باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من

نکند دل نکنی دل بکند بهر تو دل دل نکند
برود در بر یار دگری صبح که بیدار شوی

 

[.MOON.]

نکند دل نکنی دل بکند بهر تو دل دل نکند
برود در بر یار دگری صبح که بیدار شوی

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی

شاگرد که بودی که چنین استادی

خوبی و کرم را چو نکو بنیادی

ای دنیا را ز تو هزار آزادی

 

[m.sina]

یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی

شاگرد که بودی که چنین استادی

خوبی و کرم را چو نکو بنیادی

ای دنیا را ز تو هزار آزادی

یا وصال یار باید یا حریفان را ش*ر..اب
چونک دریا دست ندهد پای نه در جوی آب

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[matieh]

باز گوید بط را کز آب خیز
تا ببینی دشتها را قندریز
بط عاقل گویدش ای باز دور
آب ما را حصن و امنست و سرور

 

[m.sina]

باز گوید بط را کز آب خیز
تا ببینی دشتها را قندریز
بط عاقل گویدش ای باز دور
آب ما را حصن و امنست و سرور

رنج تن دور از تو ای تو راحت جان‌های ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما
صحت تو صحت جان و جهانست ای قمر
صحت جسم تو بادا ای قمرسیمای ما