- تاریخ ثبتنام
- 14/3/18
- ارسالیها
- 922
- پسندها
- 15,443
- امتیازها
- 37,073
- مدالها
- 19
دوست نباشد به حقیقت که اوان که نقشی دیگرش جائی مصور میشود
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود
دوست فراموش کند در بلا
خستگی اندر طلبت راحتست
درد کشیدن به امید دوا
دوست نباشد به حقیقت که اوان که نقشی دیگرش جائی مصور میشود
نقش او در چشم ما هر روز خوشتر میشود
از هر چه می رود سخن دوست خوش ترستدوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلا
خستگی اندر طلبت راحتست
درد کشیدن به امید دوا
تو مپندار کز این در به ملامت بروماز هر چه می رود سخن دوست خوش ترست
پیغام آشنا نفس روح پرورست
هرگز وجود حاضر غایب شنیده ای
من در میان جمع و دلم جای دیگرست
مرا به روز قیامت مگر حساب نباشدتو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم
ترک سر گفتم از آن پیش که بنهادم پای
نه به زرق آمدهام تا به ملامت بروم
تو را نادیدن ما غم نباشدمرا به روز قیامت مگر حساب نباشد
که هجر و وصل تو دیدم چه جای موت و اعادت
تفاوتی نکند قدر پادشایی رادر اندیشه ببستم قلم وهم شکستم
که تو زیباتر از آنی که کنم وصف و بیانت
سرو را قامت خوبست و قمر را رخ زیبا
تو نه آنی و نه اینی که هم اینست و هم آنت
اگرم تو خصم باشی نروم ز پیش تیرتتفاوتی نکند قدر پادشایی را
که التفات کند کمترین گدایی را
به جان دوست که دشمن بدین رضا ندهد
که در به روی ببندند آشنایی را
من بی مایه که باشم که خریدار تو باشمتو در آب اگر ببینی حرکات خویشتن را
به زبان خود بگویی که به حسن بی نظیرم