Exulansis- کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 10/11/20 ارسالیها 1,277 پسندها 14,555 امتیازها 34,373 مدالها 15 سن 16 سطح 19 31/12/20 #2,881 یه روز میرسیم به همدیگه یه روز اروم میگیرع این دل امضا : Exulansis-
_MAEDEH_ کاربر انجمن کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 18/2/18 ارسالیها 255 پسندها 4,408 امتیازها 23,673 مدالها 14 سن 20 سطح 12 31/12/20 #2,882 :)Prince.Killin.Huff گفت یه روز میرسیم به همدیگه یه روز اروم میگیرع این دل کلیک کنید تا باز شود... لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد امضا : _MAEDEH_
:)Prince.Killin.Huff گفت یه روز میرسیم به همدیگه یه روز اروم میگیرع این دل کلیک کنید تا باز شود... لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد
Exulansis- کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 10/11/20 ارسالیها 1,277 پسندها 14,555 امتیازها 34,373 مدالها 15 سن 16 سطح 19 31/12/20 #2,883 ~°Maedeh°~ گفت لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد کلیک کنید تا باز شود... دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد امضا : Exulansis-
~°Maedeh°~ گفت لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد کلیک کنید تا باز شود... دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد
پناه سازگار کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 28/9/20 ارسالیها 447 پسندها 5,119 امتیازها 21,973 مدالها 12 سطح 12 31/12/20 #2,884 :)Prince.Killin.Huff گفت دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد کلیک کنید تا باز شود... دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! امضا : پناه سازگار
:)Prince.Killin.Huff گفت دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد کلیک کنید تا باز شود... دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم!
Exulansis- کاربر سایت کاربر فعال تاریخ ثبتنام 10/11/20 ارسالیها 1,277 پسندها 14,555 امتیازها 34,373 مدالها 15 سن 16 سطح 19 31/12/20 #2,885 پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... مرا رهایم کن تنهایی راحت تر است تا خیانتت و .. دیدنم تو در کنار اون امضا : Exulansis-
پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... مرا رهایم کن تنهایی راحت تر است تا خیانتت و .. دیدنم تو در کنار اون
Mahtab Rezayat کاربر سایت کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 3/2/20 ارسالیها 668 پسندها 7,931 امتیازها 22,873 مدالها 16 سن 18 سطح 12 31/12/20 #2,886 پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی امضا : Mahtab Rezayat
پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی
پناه سازگار کاربر سایت کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 28/9/20 ارسالیها 447 پسندها 5,119 امتیازها 21,973 مدالها 12 سطح 12 31/12/20 #2,887 •HITA• گفت من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی کلیک کنید تا باز شود... یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود. امضا : پناه سازگار
•HITA• گفت من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی کلیک کنید تا باز شود... یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود.
Mahtab Rezayat کاربر سایت کاربر نیمه فعال تاریخ ثبتنام 3/2/20 ارسالیها 668 پسندها 7,931 امتیازها 22,873 مدالها 16 سن 18 سطح 12 31/12/20 #2,888 پناه نویس گفت یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود. کلیک کنید تا باز شود... در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین امضا : Mahtab Rezayat
پناه نویس گفت یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود. کلیک کنید تا باز شود... در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین
PANIZ KARIMI مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 7/11/20 ارسالیها 474 پسندها 8,447 امتیازها 24,773 مدالها 16 سطح 15 3/1/21 #2,889 •HITA• گفت در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین کلیک کنید تا باز شود... از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم
•HITA• گفت در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین کلیک کنید تا باز شود... از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم
زینب میشی مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته تاریخ ثبتنام 31/3/17 ارسالیها 2,008 پسندها 17,328 امتیازها 42,373 مدالها 22 سطح 24 3/1/21 نویسنده موضوع #2,890 paniz.karimi گفت از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم کلیک کنید تا باز شود... رفته ای و باز هم تنها شدم من در این ماتمکده بی تو هم رسوا شدم امضا : زینب میشی
paniz.karimi گفت از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم کلیک کنید تا باز شود... رفته ای و باز هم تنها شدم من در این ماتمکده بی تو هم رسوا شدم