Exulansis- کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 1,263 پسندها 12,927 امتیازها 34,373 مدالها 15 31/12/20 #2,881 یه روز میرسیم به همدیگه یه روز اروم میگیرع این دل امضا : Exulansis-
_MAEDEH_ کاربر انجمن سطح 13 ارسالیها 255 پسندها 4,413 امتیازها 23,673 مدالها 14 31/12/20 #2,882 :)Prince.Killin.Huff گفت یه روز میرسیم به همدیگه یه روز اروم میگیرع این دل کلیک کنید تا باز شود... لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد امضا : _MAEDEH_
:)Prince.Killin.Huff گفت یه روز میرسیم به همدیگه یه روز اروم میگیرع این دل کلیک کنید تا باز شود... لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد
Exulansis- کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 1,263 پسندها 12,927 امتیازها 34,373 مدالها 15 31/12/20 #2,883 ~°Maedeh°~ گفت لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد کلیک کنید تا باز شود... دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد امضا : Exulansis-
~°Maedeh°~ گفت لحظه ها میگذرند حالِ ما را دریاب که دراین بی خبری جان ها رفته به باد کلیک کنید تا باز شود... دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد
پناه سازگار کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 446 پسندها 5,116 امتیازها 21,973 مدالها 12 31/12/20 #2,884 :)Prince.Killin.Huff گفت دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد کلیک کنید تا باز شود... دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! امضا : پناه سازگار
:)Prince.Killin.Huff گفت دلا امشب عاشقی دارد دلی دلدار و یاری دارد کلیک کنید تا باز شود... دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم!
Exulansis- کاربر فعال سطح 20 ارسالیها 1,263 پسندها 12,927 امتیازها 34,373 مدالها 15 31/12/20 #2,885 پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... مرا رهایم کن تنهایی راحت تر است تا خیانتت و .. دیدنم تو در کنار اون امضا : Exulansis-
پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... مرا رهایم کن تنهایی راحت تر است تا خیانتت و .. دیدنم تو در کنار اون
Mahtab Rezayat کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 672 پسندها 7,893 امتیازها 22,873 مدالها 16 31/12/20 #2,886 پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی امضا : Mahtab Rezayat
پناه نویس گفت دلم جامانده در دستت! زمانی رفتم از پیشت، که من بیخود ز خود بودم! من از تو نرنجیدم، من از قلبم شکست دیدم! کلیک کنید تا باز شود... من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی
پناه سازگار کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 446 پسندها 5,116 امتیازها 21,973 مدالها 12 31/12/20 #2,887 •HITA• گفت من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی کلیک کنید تا باز شود... یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود. امضا : پناه سازگار
•HITA• گفت من گیتارمو دارم ولی تو هنوز توی فکرمی! - منظورش اینه که من با گیتار سرگرم میشم و تو رو از یاد میبرم؛ اما تو هنوز به من فکر میکنی کلیک کنید تا باز شود... یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود.
Mahtab Rezayat کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 672 پسندها 7,893 امتیازها 22,873 مدالها 16 31/12/20 #2,888 پناه نویس گفت یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود. کلیک کنید تا باز شود... در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین امضا : Mahtab Rezayat
پناه نویس گفت یار اگر یاری رسانی کرده بود دل ما سر به مهر و سوی جاده نقش روشن، ساز کوک کم کمک در فرط دوری یک کمی لرزیده بود. کلیک کنید تا باز شود... در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین
P paaa مدیر بازنشسته سطح 16 ارسالیها 469 پسندها 8,441 امتیازها 24,773 مدالها 16 3/1/21 #2,889 •HITA• گفت در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین کلیک کنید تا باز شود... از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم
•HITA• گفت در خلوت این روزها، بگو چگونه میروی به اینجا و آنجا. - میدونم اینم الان هارهار میدین کلیک کنید تا باز شود... از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم
زینب میشی مدیر بازنشسته سطح 25 ارسالیها 1,981 پسندها 17,097 امتیازها 42,373 مدالها 22 3/1/21 نویسنده موضوع #2,890 paniz.karimi گفت از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم کلیک کنید تا باز شود... رفته ای و باز هم تنها شدم من در این ماتمکده بی تو هم رسوا شدم امضا : زینب میشی
paniz.karimi گفت از رخ زرد و دل سرد گو تو چه خواهی و چرا؟! گو که منم بی خودِ خود در ره تو چون شب و تار این هم از شعرهای خودم کلیک کنید تا باز شود... رفته ای و باز هم تنها شدم من در این ماتمکده بی تو هم رسوا شدم