متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌‌های سودا زده | NARGES AMIRI کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع NARGES AMIRI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 34
  • بازدیدها 2,267
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #11
***
تو به سویم می‌آمدی،
گلی میان دو دست زیبایت گرفته بودی و به سمتم می‌آمدی.
نزدیک و ‌نزدیک‌تر شدی؛
همین که رو‌ به‌ رویم ایستادی و دستانم را با دستانت به گرمایی پر از عشق دعوت کردی،
اما، ناگه از خواب بیدار شدم...!
عجب رویای در خوابی بود!
هر چه بود، شیرین‌تر از نان خامه‌ای‌هایی بود که تا به حال خورده بودم... .
افسوس که صحت نداشت و
من در رویا کنارت بودم‌‌‌‌‌.
اما باز هم به همین کنارت بودن‌های در خواب قانعم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #12
***
قلبم، پر از دوستت دارم‌هایی است که نمی‌دانم چطور ابرازشان کنم... .
چطور بگویم‌؟ چطور بگویم که مقدار دوست داشتنم در آن، بی‌داد کند!
آیا می‌بینی؟ باز هم ناتوان شدم در وصفِ دوست داشتنت. باز هم ناتوان شدم در وصفِ خوبی‌هایت... .
همه‌ی جهان دل‌های‌شان را هر مدتی با شیشه پاک‌کن‌هایی از جنسِ مهربانی پاک می‌کنند؛
اما به نظرم تو آن‌قدر پاک هستی که نیازی به گردگیریِ مداومِ آن نیست.
دنیا را با تو دوست دارم!
دنیا را با وجودِ تو می‌خواهم!
دنیا را با محبت‌های تو قبول می‌دارم!
اگر تو روزی نباشی دنیا هم رنگ می‌بازد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #13
***
دلم از آن قهوه خوردن‌های کنارِ هم می‌خواهد؛
از آن زیرِ باران قدم زدن‌ها...
چه طعمی دارد با تو بودن؟
شاید همانند شکلات‌های درونِ دست پدربزرگ شیرین باشد،
شاید مثلِ عسل است که گاه دلت از شیرینی‌اش زده می‌شود... .
شاید هم دمنوشی‌ است که طعمِ خاصی به خود ندارد؛
خنثیِ خنثی‌ است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #14
***
محبوب‌ترین شیرین من، تو هستی.
کسی که حاضرم با او تا ته دنیا سفر کنم... .
حرف‌هایت در آسمانِ دلم بد دلبری می‌کند!
دلبری هم حدی دارد!
تا می‌رنجم از حالِ دنیا، رخسارت بر پرده‌ی چشمانم رقصان می‌شود.
با پیراهنی به سفیدی برف و موهایی به سیاهیِ ابرِ بارانی!
لبخند می‌زنی و من، همانندِ قندهای خانه‌ی مادربزرگ در چایی‌های تازه دم‌اش، آب می‌شوم... .
کاش همیشه بخندی، تا من دلم پر بکشد برای لمسِ بی‌کرانِ رخِ زیبای تو.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #15
***
می‌گفتند شهزاده‌ی قصه‌های شیرین کودکی، سوار بر اسب سفیدی‌ است، که شتابان به پیشِ تو می‌آید... .
پس چرا این ‌همه فراق؟
مگر تو آن شهزاده‌ی دلربای منِ بی‌نوا نیستی؟
من هنوز هم در انتظارِ دیدنِ زلفِ رخشانِ توام، ای یار!
تا بیایی و من از ذوق فریاد کشم.
تا بیایی و من از خوشحالی تو را میان آغوشِ تب‌دار خود کشم... .
و تا ابد
و تا ابد
دستانت را از حصارِ دستانم بیرون نکشم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #16
***
تکرارِ تو حتی اگر شبانه‌روزی هم شود، باز هم شیرین است.
رویای تو حتی اگر نباشی هم، شیرین است.
فکرِ تو حتی اگر بی‌جا هم باشد، بازم هم شیرین است.
هر لحظه با تو بودن در دنیا و رویا شیرین است... .
حتی اگر حقِ من نباشی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #17
***
تو عشقی و عشق، از تو سرچشمه می‌گیرد؛
تو جانی و جان‌خواه، در حیران چشمان تو است.
تو زیبایی و زیباییِ دنیا، پیش تو چشم‌گیر نیست.
تو ماهی و ماه به تو حسادت می‌کند... .
روزی که تو به دنیایم قدم گشودی؛
جهانم گلستانی از جنس عشق شد؛
از جنس محبت
، از جنس مهربانی!
از جنسی ناب که هر خلقی را مسخِ خود می‌کند.
چه از حال و روزم برایت بگویم؟
آن‌قدر لطیف بر قالیچه کوچکِ دل می‌نشینی که تا غفلت کردم، گرفتارِ رایحهٔ عطرآگینِ عشقِ پاکِ تو شدم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #18
***
زیبا نیست این حجم از علاقه؟
زیبا نیست این حجم از دلبستگی‌هایم؟
میانِ انبوهی از تفکرات تو غرق می‌شوم، آیا زیبا نیست؟
تا سر بر کتابی می‌برم، تصویر تو است بر صفحه‌اش.
حتی سر به بیابان می‌زنم، سرابِ توست بر پیکرش.
دیوانه‌ای چون من، دوایی جز تو ندارد؛
دیوانه‌ای چون من، همراهی جز تو ندارد؛
پس بیا و تیمارم کن.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #19
***
جهان با تو زیباست، با تو الگوریتم دارد؛
با تو قشنگ‌ترین رنگ‌ها را دارد.
رقصِ پریانِ مقدس از خنده‌هایت، شور می‌گیرند... .
با هر تک‌خندِ تو، فرشته‌ای جان می‌گیرد و با هر گریه و‌ بغضِ تو، ملکوتی جان می‌بازد.
خنده‌ات برای خودش سرمایه‌ای‌ست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : NARGES AMIRI

NARGES AMIRI

مدیر بازنشسته
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,315
پسندها
33,563
امتیازها
61,573
مدال‌ها
23
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #20
***
حتی اگر تمام جهان، ساز ناسازگاری زنند؛
بازم هم، من به پای تو، با تو و برای تو خواهم ساخت.
 
آخرین ویرایش
امضا : NARGES AMIRI
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا