روی سایت مجموعه دلنوشته‌‌های بال‌های شکسته | مهرنوش عطائیان کاربر انجمن یک رمان

[مهرنوش.ع]

***
این‌بار نظاره‌گر خواهم بود
روی صندلی انتظار می‌نشینم
و به اطرافیانم نگاه می‌کنم
به حرف‌هایشان
به رفتارهایشان و همچنین
به قلب پاکشان
دیگر نمی‌جنگم، خودم را نمی‌بازم
کنار می‌نشینم و
صبر می‌کنم تا ببینم چه کسانی
دوستم دارند و برایم می‌جنگند.. .

 

[مهرنوش.ع]

***
نامه‌ای از خوشبختی
دوست من؟
چشم‌هایت را
به روی تاریکی دنیا...
بدی‌ها
ظلم‌ها
ناحقی‌ها
خشونت‌ها
ترک شدن‌ها و نفرت، ببند
به امیدِ فردا زندگی کن
به خورشیدی که فردا طلوع می‌کند
عشقی که به موقع می‌آید و
این ‌بار، تا ابد کنارت می‌ماند
نفرتی که روزی، جایش را
با عشق عوض می‌کند
روشنایی در قدمیت است... .

 

[مهرنوش.ع]

***
اگر روزی در زندگی‌ات با گره‌ای روبه‌رو شدی...
شک نداشته باش که دیر یا زود،
راه حلی پیدا خواهی کرد
قانون زندگی می‌گوید:
با شخصی که پدر یا مادرت را
غمگین می‌کند، هم‌کلام مباش
سکوت کردن در جواب نادان‌ها
بهتر از توضیح دادن است
از حسودان دوری کنید و اجازه ندهید انرژی منفی‌شان بر شما و زندگیتان تأثیر بگذارد
فرمان‌بر خانواده‌ات باش
زیرا آن‌ها خوبی‌ات را می‌خواهند
کسی که اشکت را درآورد طرد کن
با نامردان هم‌نشین مباش
ارتباطت را با خدا قوی‌ کن
در نزد خوبان و بدخواهانت،
گفتار ادب را فراموش مکن
گذشته را فراموش کن
اگر عشق از دست رفته‌ای داری
حسرت مخور!
مطمئن باش روزی شخصی می‌آید
و آینده‌ات را تا ابد تضمین خواهد کرد
از خسیس‌ها دوری کن و از آن‌ها قرض مگیر
هیچ‌گاه سوگند دروغ مخور
صبور باش...
همه‌ی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[G.ASADI]

​