متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

روی سایت مجموعه دلنوشته‌‌های ناگفتنی‌ها | *TaKi* کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع nasi_ag
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 31
  • بازدیدها 1,563
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #21
***
گاهی درون زندگی اتفاقاتی می‌افتد که انسان از گفتنش عاجز می‌ماند؛
این نگفتن‌ها دردش از خود مسئله بیشتر است!
این نگفتن‌ها خم می‌کند کمر هر جوانی را!
این نگفتن‌ها برایش پیر و جوان فرق ندارد؛
غده می‌شود در قلب و می‌کُشد انسان را!
این که نتوانی حرف‌های دلت را بازگو کنی، درد نیست... .
این که بقیه، نگفتنی‌هایت را پای ندانستنت می‌گذارند،
درد است...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #22
***
می‌گویند: «عشق زیباست؛
اما ناگفتنی بسیار دارد!»
پس اگر تحمل ناگفتنی‌هایت را داری،
بسم‌ الله... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #23
***
دلم، حرف‌ها دارد؛ اما نمی‌دانم چرا لب باز نمی‌کند...؟!
تپش‌هایش، کم شده‌است؛ ولی باز هم نمی‌پرسم: «چرا؟» !
آخر، می‌دانم چه دردی دارد... .
قلب کوچکم، مانند موجودی است که در جایی پر از آب، گیر کرده و هر لحظه، آب در آن‌جا بالاتر می‌آید!
آخرش چیست؟!
می‌دانم... .
آخرش، مرگ است...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #24
***
از ته دل، فریاد می‌زنم؛
بلکه کسی صدایم را بشنود... .
اما باز هم می‌بینم
که قلبم،
نمی‌گذارد صدا از شهرش بیرون برود...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #25
***
می‌دانی فریاد یعنی چه؟!
یعنی درد؛
یعنی زجرهایی که کشیده‌ای؛
یعنی آه و ناله... .
امّا...
هیچ‌یک را کسی نفهمید...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #26
***
بغض چیست؟!
بغض، همان توده‌ی سرطانی است که انسان را نابود می‌سازد... .
تنها فرقشان این است که...
کسی که سرطان دارد، دورش شلوغ است و راه درمان در راه؛
ولی...
کسی که بغض دارد، دورش خلوت است و راهِ درمانش...
در دوردست‌ها...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #27
***
سکوت!
کلمه‌ای چهار حرفی؛ ولی پر درد!
درست است تنها چهار حرف دارد اما...
فقط خدا می‌داند چه دردی پشتش پنهان شده است... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #28
***
تا به‌حال، از فریاد بی‌صدا، چیزی شنیده‌ای؟!
تا به‌حال، از بغض بی‌اشک و ناله چیزی شنیده‌ای؟!
تا به‌حال، از کودکی که در عرض یک‌سال، صدساله شد، چیزی شنیده‌ای؟!
من شنیده‌ام...!
تمام این‌ها، زمانی‌ست که شخصی، در اطرافش، همه هستند به‌جز...
آن‌که روزی کوهش بود... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #29
***
قلبت نمی‌تپد؛ اما هنوز نفس می‌کشی... .
روحت مرده است؛ امّا هنوز راه می‌روی... .
جسمت، بی‌حس است؛ امّا...
هنوز درد زخم اطرافیانش را حس می‌کند...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag

nasi_ag

کاربر فعال
سطح
25
 
ارسالی‌ها
942
پسندها
18,479
امتیازها
41,073
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #30
***
می‌گویند: «فریاد بزن تا خالی شوی!»
مگر نمی‌دانند که من، سال‌های دوری‌ست که خالی شده‌ام... .
همان‌زمان که جلوی چشمانم، پرپر شد؛ ولی من...
نظاره‌گرش بودم...!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : nasi_ag
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا